نماد راه اهل بیت(ع) کیست؟

دین اسلام در دیدگاه برخی دین غم و اندوه است و اثری از شادی و نشاط در آن دیده نمیشود، این در حالی است که دین اسلام دستورات زیادی در مورد شادی و نشاط در امور دینی و دنیایی دارد و روایات فراوانی از شوخطبعی و بشاشی معصومین در برخورد با دیگران حکایت دارد.
مسئله شادی و تفریح در المیزان ذیل آیه ۱۰ سوره هود ذیل عبارت «انه لفحر فخور»، بدینگونه بحث شده که علامه طباطبایی میفرماید: فرح به معنای سرور است و این دو کلمه به معنای باز شدن قلب به خاطر چیزی است که از آن لذت میبرد. بحث شادی و سرور و فرح ضرورت حیات یک انسان است. اگر شادی و سرور نباشد کیفیت مسائل جدی انسان هم تحتالشعاع قرار میگیرد.
در روایات هم به این مسئله اشاره شده است، به عنوان مثال در روایات مشهوری وارد شده است که انسان باید اوقات خود را به چند قسمت تقسیم کند و یکی از قسمتهای آن را به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) به لذت حلال اختصاص دهد؛ یعنی حد و مرز لذت همین حرام شرعی است...
وقتی پیامبر(ص) از خواستهآنان آگاهی یافت، فرمود: «ای فاطمه، میخواهی چیزی به تو عطا کنم که از خدمتکاری و همه دنیا با آنچه در آن است، ارزشمند تر است؟ حضرت فاطمه(س) فرمود: مشتاقم بدانم چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: بعداز نماز سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با «لا اله الا الله» ختم کن. این کار برایت از چیزی که میخواهی و از دنیا و هرچه در آن است،بهتر است.»
تسبیح، عبادتی برگزیده است که هرکس در سیر معنوی خویش، به قدر طاقت و معرفتش از آن بهره میگیرد و این در حالی است که از ائمه(ع) قبل از خلقت عالم مادی، به تسبیح ذات اقدس حق مشغول بودهاند.
در آستانه فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) مركز خبر حوزه به بخش اندکی از آثار و فواید مادی و معنوی تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از نمازهای واجب پرداخت.
بهترین تعقیبات نماز، تسبیحات حضرت زهرا(س) است و شایسته است که بعد از نمازهای واجب و زمانهای دیگری چون وقت خواب و ابتدای زیارت بزرگان و پیشوایان دین بر آن مداومت شود...
ما در زیارت عاشورا دو گروه را لعن میکنیم:
الف. گروه ظالمان ردهی اول که میگوییم:
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
«پروردگارا! اولین ظالمان و ستمگران به حق محمد و آل محمد را لعنت کن.»
ب. آنان که پس از آنها آمده و دنبالهرو آنها گشتهاند:
وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِک
از همان راه که آنها رفتهاند، اینها هم میروند و با نافرمانیها دین خدا را به تباهی میکشند.
ظالمان ردهی اول هم مثل ما، ظواهر دین را حفظ میکردند! آنها هم مثل ما مسجد و محراب و منبر داشتند؛ اذان میگفتند و نماز میخواندند و احیانا پرشورتر از ما جمعه و جماعت داشتند چنانکه هم اکنون فرقههای مخالف مذهب ما اینچنیناند. ولی...
با ایجاد حکومت جهانی به دست حضرت مهدی(عج)، آرمان والای تشکیل جامعه بزرگ بشری و خانواده انسانی تحقّق میپذیرد و آرزوی دیرینه همه پیامبران، امامان، مصلحان و انساندوستان برآورده میشود. اما این مهم میسر نمی شود مگر با همراهی و پشتیبانی مردم، لذا برای تبیین جایگاه مردم در این حرکت و نقش آنها در ایجاد حکومتی جهانی برپایه عدالت و آزادگی، گفتگویی با حجت الاسلام سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت از منظر فرهیختگان محترم می گذرد...
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه ی خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه ی خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباس هایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد وبه خانه برگشت. مرد لباس هیش را عوض کرد و دباره راهی خانه ی خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجددا زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباس هایش را عوض کرد و راهی خانه ی خدا شد. در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد:" من دیدم شما در راه مسجد دوبار به زمین افتادید"، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول ازاو به فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ به دست درخواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند. مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و...(به ادامه مطلب بروید.)
یه
روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره...
.............................................................................................................................
یه
روز یه ترکـــه میره جبهه...
.............................................................................................................................
.............................................................................................................................
یه روز یه ترکه داشته ذکر میگفته...
خواهشا مطلب رو در ادامه مطلب بخونید و بعد نظر بدین.
علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب معادشناسی (جلد چهارم) به بیان روایتی عجیب و تکان دهنده از رسول مکرم اسلام (ص) پرداخته که مطالعه آن را در روز میلاد مسعود آن یگانه خلقت، بی هیچ مقدمه ای به همه مسلمانان توصیه میکنیم.
عليّ بن إبراهيم ميگويد:کسی پرسید؛ آیا کره زمین در یک تخم مرغ جا می شود؟
یکی پاسخ داد: معلوم است که نه. عقلت کجا رفته؟
دیگری گفت: این که چیزی نیست. اگر خدا بخواهد،
آسمان و زمین را در کوچکتر از تخم مرغ هم جا می دهد.
کسی پرسید؛ یکی مساوی چند تاست؟
یکی پاسخ داد: معلوم است. یکی مساوی یک تاست.
دیگری گفت: اگر خدا بخواهد، یکی مساوی صد تاست،
یکی مساوی هفتصد تاست، بیش از این حرف هاست.
این پاداش خدا برای خوب هاست.
بعضی خوشه ها ر شد می کنند، قد می کشند امّا گندم نمی دهند.
اگر به آنها بگویی؛ چرا گندم نمی دهید؟ می گویند؛
گندم ندادن بهتر است یا گندم سیاه و پوسیده دادن؟
راست می گویند. آدم وقتی گندم دادن بعضی خوشه ها را می بیند، می گوید؛ صد رحمت به گندم ندادن!
اگر گندم دادن به این است که نتیجه زحمات شبانه روزی کشاورز، سیاه و پوسیده و خاکستر شود، همان بهتر که دانه ای روییده نشود.
امّا همه خوشه ها که اینگونه نیستند.
واِلا همه تا حالا از گرسنگی مرده بودند.
وقتی خدا می خواهد؛ دانه های بد، هیچ دانه ای نمی رویانند. اصلاً خودشان هم نمی مانند. امّا دانه های خوب، هفتصد دانه – حتی بیشتر از آن – می رویانند.[۱]
خدا خوبی ها را برای خوب ها می خواهد.
«پدر و مادرم، پدر و مادر خیلی خوبی بودند. مادرم یک خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری و حافظ شناس [بود.] البته حافظ شناس که می گویم، نه به معنای علمی و این ها، [بلکه] به مکعنای مأنوس بودن با دیوان حافظ [است].
[او] با قرآن کاملا آشنا بود و صدای خوشی هم داشت… – غرض – خانمی بود خیلی مهربان، خیلی فهمیده.
پدرم عالم دینی و ملّای بزرگی بود.»[۲]
حاج سید جواد خامنه ای، روحانی بود. نه تنها خود، بلکه اجدادش نیز – همه – عالم و روحانی بودند. خانواده همسرش نیز اینگومه بودند. آن ها در تبریز زندگی می کردند.
«ما اصلاً تبریزی هستیم. یعنی پدرم اهل تبریز و خامنه است. مادرم فارس زبان بود و ما به این ترتیب از بچگی هم با زبان فارسی، هم با زبان ترکی آشنا شدیم.»[۳]
خوب ها در به در جویای خوبی اند. هم جویای کار خوب، هم جویای جای خوب. و چه جایی خوب تر از شهر شهادتِ امام خوبان؛ علی بن موسی الرضا (علیه السلام). حاج سید جواد از تبریز به مشهد مقدس نقل مکان کرد تا غرق در خوبی ها شود. خدا نیز یک هدیه خوب به او و همسرش عطا کرد. هدیه ای که آنها را خیلی خوشحال کرد. آنها دوست داشتند یک جوری از خدا تشکر کنند. لذا یک اسم خوب برای هدیه خوب خدا انتخاب کردند. اسمی که خدا آن را خیلی دوست داشت؛ “علی”!
سید علی همزمان با بیست و هشتم صفر (۱۳۱۸ شمسی) در مشهد مقدس یه دنیا آمد. او دومین فرزند خانواده بود.
«ما هشت خواهر و برادر بودیم از دو مادر. یعنی پدرم از یک خانم سه فرزند داشت که هرسه هم دختر بودند. بعد آن خانم فوت کرده بودند و [پدرم] با خانم دیگری ازدواج کرده بودند. ما – بچه های این خانم دوم – پنج نفر بودیم؛ چهار برادر و یک خواهر. در این پنج نفر من دومی بودم. البته در این بین دو بچه هم از بین رفته بودند. با آن حساب من چهارمی می شوم. اما چون واسطه ها کم شده بود، من بچه دوم خانواده بودم.»[۴]
برگرفته از کتاب : گلی که جاودانه ماند
[۱] – (سوره بقره : آیه ۲۶۱)
[۲] – حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (سخنرانی ۷/۲/۱۳۷۷)
[۳] – حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (سخنرانی ۷/۲/۱۳۷۷)
[۴] – حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (سخنرانی ۷/۲/۱۳۷۷)
از گذشته تا کنون همواره بحث حضور زن در جامعه مطرح بوده است و اینکه آیا زن بایستی در جامعه حضور داشته باشد؟ در صورت حضور، نحوه حضورش چگونه خواهد بود؟ در روزگار ما کفه ترازو به نفع گروهی سنگینی می کند که موافق حضور زن در جامعه اند و هر چه بیشتر می گذرد سنگینی آن افزایش پیدا می کند و نتیجه این روند، وضعیت فعلی جامعه ماست!
در حدیثی از حضرت زهرا (س) آمده است که سعادت زن آن است که هیچ مرد نامحرمی را نبیند و هیچ مرد نامحرمی هم او را نبیند. معمولا بعد از خواندن این حدیث و احادیثی ازاین حیث سعی می کنیم با هنر توجیه هزاران توضیح! برای رد کردن آن بیاوریم زیرا این احادیث را مطابق احولات کنونی روزگارمان نمی یابیم و یا ممکن است با قیافه عالمانه اجرای این احادیث را ناشدنی ،غیرممکن، غیر امروز بدانیم.
اگر کم و بیش اهل مطالعه و تاریخ باشیم باید بدانیم که گوینده این حدیث کسی است که به سهم خود والاترین مشارکت های فرهنگی و سیاسی را در حساس ترین مقاطع تاریخ بشر به خود اختصاص داده است و در مقطع نیاز که حضور خود را در جامعه ضروری می دانسته با تمامی وجود پا به میدان می گذارد و هزینه این حضور را با جان خویش پرداخت می کند. شاید جمع بین آن فرمایش و این عملکرد برای بسیاری دشوار باشد و گروهی به دلیل ضعف خود آن را متناقض ارزیابی کنند یا با حذف یکی از آنها، تکلیف خود را پیدا کنند. یعنی یا به ماندن زن مسلمان در خانه حکم داده اند و یا به حضور بی محابا و راحت و رایج زن در جامعه و اختلاط و تداخل حریم ها تن داده اند...
به مناسبت فرارسیدن دهه فجر متن کامل سخنرانی خاطرهانگیز و تاریخی امام خمینی (ره) در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در بهشت زهرا منتشر میشود که به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبتهای زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده.
من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید.
من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می کنم. من به جوان هائی که پدرانشان را در این مدت از دست داده اند تسلیت عرض می کنم...(به ادامه مطلب بروید.)
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش “ام فروه ” دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر می باشد. کنیه آن حضرت : “ابو عبدالله ” و لقبش “صادق ” است . حضرت صادق تا سن ۱۲سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت ۱۹سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی کرد و با این ترتیب ۳۱سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید...
مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(ص) این چند جمله نوشته شده بود: «صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ«
آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی در کتاب «خاتم انبیا، رحمت بیانتها» آورده است: مرحوم علامه مجلسی(ره) از امالی مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(ص) این چند جمله نوشته شده بود:خیلی مهم است
اگر به کسی که با ما هیچ رابطهای ندارد، نه به ما بدی کرده و نه خوبی، خدمتی کرده
و یا مشکلی از او حل کنیم. البته کار خوبی کردهایم؛ اما خیلی کار مهمی انجام
ندادهایم. زمانی هم که کسی به ما خدمتی کرده و ما هم متقابلاً به او خدمتی میکنیم
باز هم کار مهمی نکردهایم.
مهم این است که
به کسی که به ما بدی کرده، در زندگی ما مشکلی ایجاد کرده و یا چاهی سر راهمان کنده
است خوبی کنیم، مشکلش را برطرف و خار را از سر راهش برداریم؛ این است کمال و از
مکارم اخلاق است. چرا که الگو و اسوه ما رسولالله(ص) فرمودهاند:
«إنی بعثت لأتمم مکارم الاخلاق«
من آمدهام تا
مکارم اخلاق را به کمال برسانم.
منبع:فارس
بر خلاف تصور مشهور میان مردم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با شهادت از دنیا رفتند.پیشنهاد میکنم دانلودش کنید وبخونیدش ، چون خیلی جمع و جور و مختصر و وقت زیادی از شما نمی گیره!(برگرفته از شیعه24)
دانلود رایگان(حجم : 102 کیلوبایت)(pdf)(هزینه دانلود:1 صلوات برای تعجیل در فرج امام زمان(عج))