رفتارشناسی آمریکا برای حمله به سوریه در ترازوی حقوق بین‌الملل

مقامات آمریکایی، استفاده از حمله شیمیایی را دلیل اصلی حمله نظامی به سوریه اعلام کرده‌اند حال آنکه استفاده از سلاح شیمیایی که نه توسط دولت سوریه که توسط گروه‌های تروریستی مورد استفاده قرار گرفته، نمی‌تواند مجوزی برای آغاز عملیات نظامی یکجانبه و نقض اصل ممنوعیت توسل به زور باشد.

گروه بین‌الملل مشرق- "سازمان ملل در موضوع سوریه فلج شده است" این بخشی از سخنان باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا درباره حمله به سوریه است. اوباما در سخنرانی خود با اعلام اینکه تصمیم خود را برای حمله به سوریه گرفته است، گفت که سازمان ملل توانایی تصمیم گیری در این باره را ندارد و نمی تواند دولت سوریه را وادار به پذیرش مسئولیت کند. اوباما به صراحت اعلام کرد که نیازی به تأیید شورای امنیت سازمان ملل برای حمله به سوریه ندارد و تنها با کنگره آمریکا در این باره مشورت می کند. وی این مشورت را نیز از سر ضرورت ندانست و گفت که تنها به عنوان رئیس جمهور قدیمی ترین دموکراسی دنیا، مایل است که با کنگره مشورت نماید...

به ادامه مطلب بروید....

ادامه نوشته

خطبه سیاسی نماز جمعه تهران

آیت الله سید احمد خاتمی خطیب موقت نمازجمعه تهران در خطبه دوم نماز عبادی سیاسی این هفته جمعه با اشاره به گرامیداشت سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر، آیت الله قدوسی، آیت الله مدنی و شهدای 17 شهریور تاکید کرد: ما با فرهنگ شهادت زنده‌ هستیم.

آیت الله خاتمی در ادامه با اشاره به تشییع 6 شهید گمنام در اجلاس خبرگان رهبری گفت: در چهاردهمین اجلاس خبرگان رهبری، خبرگان مهمان 6 شهید گمنام بودند و اعضای خبرگان به وظیفه خود عمل کردند؛ مقام معظم رهبری نیز این کار را ستودند.

خطیب موقت نمازجمعه تهران با گرامیداشت یاد و خاطره اولین امام جمعه تهران، مرحوم آیت الله طالقانی که امام او را ابوذر لقب داد، تصریح کرد: دهه کرامت از فردا آغاز می‌شود و این ابتکارات در کشوری که محب اهل بیت است، کار خوبی است.

وی در ادامه خطبه دوم به برگزاری چهاردهمین اجلاس دوره چارم مجلس خبرگان رهبری پرداخته و تصریح کرد:  در شرایط بحران خلا رهبری مجلس خبرگان نقطه اطمینان نظام بوده و تنها سرانگشت این مجلس فاخر، حلال و مشکل‌گشاست.

آیت الله خاتمی با بیان اینکه از برکات این اجلاس‌ها دیدار با مقام معظم رهبری است، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر مطالب مهم روز را بیان کردند...

...به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

درمان با نیشکر!

ماءمون - خليفه عبّاسى - جهت دست يابى به اهداف شوم خود دستور داد تا حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام را از مدينه به خراسان - از راه اهواز - احضار نمايند.

ابوهاشم جعفرى گويد: زمانى كه ماءمون چنين تصميمى را گرفت ، شخصى را به نام رجاء بن اءبى ضحّاك ، ماءمور اين كار كرد.

و من در محلّى اطراف شهر اهواز به نام ايذج بودم ، چون خبر حركت و عبور امام رضا عليه السلام را از آن ديار شنيدم ، جهت ديدار و زيارت آن حضرت شتابان حركت كردم ؛ و در اهواز به حضور مبارك آن بزرگوار شرفياب شدم .

فصل تابستان و هوا بسيار گرم بود، امام عليه السلام مريض حال ، در گوشه اى قرار گرفته بود، دستور داد تا طبيبى را برايش بياورند.

همين كه پزشك به محضر شريف ايشان وارد شد، حضرت نوعى گياه مخصوص را توصيف و تقاضا نمود.

طبيب اظهار داشت : من چنين گياهى را نمى شناسم...

به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته

قمار بزرگ!

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در این دیدار با بیان اینکه هر چند دیر کمی شده اما باید از وقوع جنگ در سوریه جلوگیری کرد گفت:بسیاری از جنگهای بین المللی از یک حادثه کوچک شروع شده اما بعد از شروع، کنترلش از دست خارج شده است.

محسن رضایی اظهارداشت:آمریکایی ها با این تصور که کشورهای اطراف سوریه از جمله فلسطین ،ترکیه ،مصر و عراق در نا امنی و بی ثباتی هستند و شعله جنگ به آن کشورها سرایت نخواهد کرد می خواهند به سوریه حمله کنند که این تصور اشتباه و خطرناکی است...

...به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

کلید بود یا سوئیچ بولدوزر‌؟!

حسین شریعتمداری امروز سه‌شنبه 12/6/92 طی یادداشتی با عنوان «کلید بود یا سوئیچ بولدوزر‌؟!» در روزنامه کیهان نوشت:

آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان در اولین کنفرانس‌خبری خود که بعد از انتخاب به ریاست جمهوری و با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شده بود، مواضع درخور تقدیری اتخاذ کرد. ایشان از یکسو بر سیاست‌های کلان و رسماً اعلام شده نظام در عرصه‌های بین‌المللی تأکید ورزید که ابراز ناامیدی دشمنان بیرونی را در‌پی داشت و از سوی دیگر تلاش روزنامه‌های زنجیره‌ای برای مصادره رأی‌خود به حساب مدعیان اصلاحات را ناکام گذاشت که عصبانیت اصحاب‌فتنه را به دنبال داشت. آقای روحانی در همان کنفرانس خبری و در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران که پرسیده بود؛ آیا مجریان و مسئولان دولت پیشین را درو خواهید کرد؟ گفته بود؛ «دولت آینده،‌دولت کارآمدی و شایسته‌سالاری است و از همه عزیزان و مدیرانی که هشت سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند استفاده می‌کنیم و در مقابل آنها تواضع می‌کنم» آقای روحانی در ادامه تأکید کرده بود «ما گفتیم کلید داریم، نگفتیم داس داریم». این اظهارنظر رئیس جمهور که آمیزه‌ای از مزاح نیز در آن بود، بازتاب گسترده‌ای یافت و حکایت از آن داشت که آقای روحانی در گزینش اعضای کابینه و یاران و همکاران خود بر «شایسته‌سالاری» تکیه دارد و از انتخاب ناشایسته‌ها و بی‌صلاحیت‌ها اجتناب خواهد کرد...

...برای خواندن ادامه این مقاله به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

چه چیز شیطان را شیطان کرد؟

نامش " حارث " بود. اهل آسمان همه می شناختندش. آوازه نمازهایش همه جا پیچیده بود.داستان از انجا شروع شد که ناگهان روال همیشگی زندگی اش  ریخت به هم. خدا از همه خواسته بود که به پای آدم (ع)  بیفتند.

و این سخت بود. انگار حسی تازه را ته ِ ته ِ ته دلش یافته بود. حسی غیر از این همه سال پرستشی که ریخته بود پای خدایش. خودش! به خدا گفت: " قول می دهم تا ابد عبادتت کنم. برای تو سجده کنم ولی برای این آفریده ات هرگز! حرف کمی نبود. حرف روی حرف خدا زده بود. خدای مهربان از او پرسید: " چرا نمی خواهی از سجده گزاران باشی؟ " انگار او اصلا نفهمیده بود، در مقابل چه کسی ایستاده و دارد سوال چه کسی را جواب می دهد. گفت: چون من موجودی نیستم که به مشتی خاک سجده کنم. داشت همین عبادتهای نفهمیده اش را به رخ خدا می کشید... و خدا...خدای مهربان او را از خودش راند. از مهربانی قشنگش!

خوبتر که فکر می کنم می بینم چیزی که "حارث" را " ابلیس" کرد دلش بود. او می خواست خدا را هر جور که دلش می خواهد بپرستد نه آن جور که خدا می خواهد....

برگرفته از آیات مبارکه سوره بقره و حجر

منبع:مطالبی خاص و جذاب

نيازهاي سه گانه همه جوامع انساني

يك بيان نوراني اي از امام صادق (ع) رسيده است كه بخشي مربوط به مسائل فقهي و حوزوي و دانشگاهي و فرهنگي و نظامي و امثال اينهاست، بخشي هم مربوط به محيط زيست و اينهاست. اين دو تا روايت 6 امر را به ما مي آموزد؛ در روايت اوّل كه 3 امر را ذكر كردند، فرمود: ثَلاث‎ْ لايَستَغنِي اَهلُ كُلِّ بَلْدَهٍ عَنهَا، فرمود: 3 اصل محوري است كه مردم هيچ شهري از آنها بي نياز نيستند. فَاِنْ عَدِمُوا كانُوا هَمَجاً؛ اگر فاقد اين اصول سه گانه بودند، زندگي آنها ديگر متمدّنانه نيست، زندگي هَمَج است. فَقيهٌ عالِمٌ وَرِع، طَبيبٌ بَصيرٌ ثِقِه، اَميرٌ خَيِّرٌ مُطاع(1)؛ اوّل داشتن يك فقيه، عالم ديني، دين شناس؛ نه دين فروش، نه فقه فروش؛ مُتورّع، زاهد، پاك، با فقاهت، با عدالت؛ فَقيهٌ عالِمٌ وَرِع، اين يك. دوّم، طَبيبٌ بَصيرٌ ثِقِه؛ داشتن نظام پزشكي خوب، دلسوز، مهربان، حاذق، امين، راز دار، پاك. سوّم داشتن ارتش و سپاه خوب؛ اَميرٌ خَيِّرٌ مُطاع. فرمود: هر كشوري فاقد اينها باشد، ديگر متمدّن نخواهد بود! او هم بايد در مسائل فرهنگي رشد كند، هم مزاحم كسي نشود، هم زير بار ستم كسي نرود. اين عناصر سه گانه، اين نهادهاي سه گانه اصيل كه زير مجموعه فراواني دارند، مي توانند اين هدف را تامين كنند. اين روايت ناظر به اين عناصر اصلي و سه گانه است.

1-بحار الانوار/ 75/ 235 با اندكي تفاوت

دچار شدن ظالم به شمشير ظلم خويش

بر اساس همين اصل محوري، به فرزندش امام كاظم (ع) وصيّت كرد؛ وصاياي اين ذوات قُدسي براي همة جهانيان است، گرچه به حسب ظاهر به فرزندشان وصيت كرده اند. فرمودند: اوّل پسرم بدان، مَنْ سَلَّ سِيفَ البَغي قُتِلَ بِه (1)؛ اگر كسي شمشير ستم را از غِلاف به در آورد، با همان شمشير كشته مي شود. يعني كسي بساط ناسازگاري، ظلم و ستم را ترويج كرد؛ بالاخره مظلومانه كشته مي شود، نه ماجورانه. خيلي ها هستند كه مظلومند، ولي ماجور نيستند!

شما ديديد امير كويت گرفتار صدام شد؛ همان امير كويتي كه اوّل وعده داد امام (ره) به كويت بيايد، امام تا مرز آمد، ولي مرز را به روي او بست، به اين سيّد اولاد پيغمبر راه نداد؛ همين امير كويت تحت شمشير همين صدام قرار گرفت و نمي دانم عكسش را ديديد با عباء مُطلّا داشت گريه مي كرد؛ اين مظلوم بود، ولي ماجور نبود! بيان قرآن اين است كه وَ كذلِكَ نُوَلّي بَعضَ الظّالِمينَ بَعضاً (2)؛ اگر يك عدّه به راه نيايند،ما يك ظالمي را به جان ظالم ديگر مي اندازيم؛ كه او مظلوم مي شود، ولي ماجور نيست.

اگر اينچنين شد، وجود مبارك امام صادق فرمود: مَنْ سَلَّ سِيفَ البَغي قُتِلَ بِه؛ كسي راه ستم را شروع كرد، در هر كاري، در محيط كوچك يا بزرگ؛ با همان ستم از پا در مي آيد! كسي بد گوئي را، تهمت را، دروغ را ترويج كرد؛ با همان بدگوئي و دروغ و تهمت از پا در مي آيد؛ اين از وصاياي نوراني امام صادق (ع) است.
بعد فرمود: اگر جود و سخائي خواستيد؛ بالاخره انسان مي خواهد كسي سخاوتمندانه مشكل او را حل كند، فرمود: از اين جوي هاي كوچك آب نگير، از آن منبع، آب بگير. فرمود: اگر جود خواستي، به آن منبع اوّلي مراجعه كن؛ آن وقت يك اصل كلّي را فرمود. براي ائمه يك اصول هست و براي اصول فروع است، براي فروع ثمر هست؛ بعد فرمود: شما اگر ميوه طيّب و طاهر مي خواهي، بايد يك اصل پاكي باشد؛ اصل پاك همه اين فضائل،توحيد الهي است، اگر خواستي از او بخواه! آنگاه با وسائط فرشته و غير فرشته مشكل شما را حل مي كنند، ولي شما دائماً با او در ارتباط باشيد، در حضور او با او مخالفت نكنيد.

 -1بحار الانوار/ 75/ 202

-2انعام/ 129

فرمانبرداري بدن از اراده و روح قوي

وجود مبارك امام صادق (ع) فرمود: اصل شما روح شماست و اراده را تقويت كنيد، با قدرت اراده، بدن تبعيّت مي كند. اين از غُرر روايات امام صادق (ع) است، فرمود: مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيهِ النِيّه(4).فرمود: اگر اراده قوي بود، بدن اطاعت مي كند؛ بدن را روح مي سازد. برخي از آقايان خيال مي كردند كه يك استخوان ممكن است 80 70 سال بماند، تعجب مي كنند كه استخوان دهان چگونه 80 سال مي ماند!

اگر فولاد باشد، فرسوده مي شود. غافل از اينكه اين استخوان 70 سال قبل نيست، اين را هر لحظه روح مي سازد! مگر يك استخوان است؟ مگر همان استخوان 70 سال قبل است؟! لحظه به لحظه روح دارد بدن را مي سازد، اگر او قوي باشد اينطور است. گاهي ممكن است ميليون ها سال بدن بماند؛ وجود مبارك ولي عصر اينطور است. مگر بدن همان بدن قبلي است؟! ما هر لحظه عوض مي شويم. اگر روح توانمند باشد، بدن را سالم نگه مي دارد و خوب هم مي سازد. اگر نباشد، همراه بدن مي پوسد.

اگر آب در يك حوضي، يك استخري بماند؛ بو مي گيرد. امّا اگر يك چشمه اي مرتّب وارد استخر بشود، از راه ديگر بگذرد هرگز بو نمي گيرد! اين روح به يك چشمه اي وصل است كه دائما از آنجا فيض مي گيرد و به اين بدن مي رساند. لذا شما مي بينيد در روز ماه مبارك رمضان هوا مشخص است، درجه حرارت و برودت مشخص است، زمان و زمين مشخص است؛ يكي خيلي احساس بي تابي مي كند، يكي احساس بي تابي اش بسيار كم است يا اصلاً بي تابي احساس نمي كند؛ مي گويد: ماه مبارك رمضان عيد من است.روح وقتي قوي شد، بدن را خوب نگه مي دارد؛ وقتي ضعيف شد، فقط به فكر دهان و خوردن است.در همين گراني، در همين مشكلات، در هر عصري بود؛ مي بينيد چه در حوزه، چه در دانشگاه رجال علمي بزرگي بر مي خيزند! يك عدّه فقط به اين فكرند كه چه ارزان شده، چه گران شده! فرمود: بايد تلاش و كوشش كرد، اين بدن را تامين كرد؛ امّا اصل، جان آدم است، نه بدن آدم! فرمود: اگر روح قوي بود، اراده قوي بود؛ هرگز بدن مخالفت نمي كند، بدن را روح اداره مي كند.

توصیه های خواندنی از موسس مکتب جعفری!

راحت طلبی و تنبلی همیشه در انسان وجود دارد. همین موجب می شود انسان وقتی به جایی می رسد تصور کند دیگر مشکلی ندارد و کار تمام است؛ در حالی که اگر خوب بیندیشد، می بینید که تازه اول مشکل است. هر قدر انسان در نردبان تکامل بالاتر می رود، سقوطش خطرناک تر می شود. کوه بزرگی را تصور کنید که عده ای قصد دارند به قلّه آن صعود کنند. کسانی که در دامن کوه سیر می کنند، خطر چندانی تهدیدشان نمی کند. آن ها که کمی بالاترند، اگر بلغزند، ممکن است فقط یکی دو متر سقوط کنند؛ ولی بالاخره جان سالم به در می برند؛ اما آن ها که تا نزدیکی قلّه بالا رفته اند، اگر سقوط کنند، به هیچ وجه نجات نخواهند یافت. وضعیت ما در مسیر تکامل نیز به همین ترتیب است. درست است که بسیاری از مراحل کمال را طی کرده ایم و راه درازی را پیموده ایم و اگر ادامه دهیم به مقصد می رسیم؛ ولی در چنین مرحله ای اگر در بین راه سقوط کنیم، خطر هلاکتمان قطعی است.

شیطان دشمن بزرگ انسان است. او چنین سوگند خورده...

برای خواندن ادامه این توصیه های گوهربار به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته

سه گانه اخلاقي در كسب كمال ايمان

چنانكه گفته شد اسباب و عوامل بسياري را مي توان در آيات و روايات به دست آورد كه بيانگر كسب مراتبي از مراتب و درجات كمالي ايمان است. همه اين روايات كه در چارچوب اصول اخلاقي سامان يافته است، به انسان مي آموزد كه چگونه مي تواند با تخلق به صفات اخلاقي، خود را به مراتب كمالي برساند و يا از مرتبه اي به مرتبه اي بالاتر صعود كند و تقرب خويش به خدا را با فضايل اخلاقي و تخلق به صفات نيك و خوب و زيبا افزايش دهد و به او نزديك تر و نزديك تر شود.

امام صادق براي كسب مرتبه اي از مراتب كمالي ايمان، سه گانه هائي را فرموده است كه بر محور اخلاق برتر است. ايشان مي فرمايد: سه چيز است كه در هر كه باشد ايمانش كامل است: 1- كسي كه چون خشمگين شود اين امر او را از حق خارج نسازد 2- و چون از چيزي خوشنود گردد اين شادي او را به گناه نكشاند 3- و كسي كه چون به قدرت رسيد گذشت و بخشش نمايد. (تحف العقول، ص 339)

1- فرو خوردن خشم: خشم يكي از صفات هيجاني انساني است. انسان ها هرگاه با امري ناپسند و زشت و برخلاف خواسته هاي خود مواجه شوند كه موافق طبع و طبيعت ايشان نباشد، غيظ مي كنند و خشم مي گيرند. اين خشم و غيظ مي تواند بر خاسته از انگيزه هاي الهي باشد، ولي چون با عقل مديريت نشده است و تحت تأثير هيجانات نفساني است مي تواند تأثيرات بدي بجا گذارد. از مهمترين تأثيرات بد آن مي توان به خروج از دايره اعتدال و عدالت اشاره كرد و يا به خروج از دايره اخلاص در عمل توجه داد. كسي كه خشم مي گيرد تحت تأثير هيجانات نفساني قرار مي گيرد و عمل مي نمايد...

...برای خواندن ادامه این مقاله به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

مكارم اخلاقي، عوامل اصلي كسب مراتب كمالي ايمان

با نگاهي به آموزه هاي وحياني اسلام از آيات و روايات، مي توان اين معنا را به دست آورد كه كسب مراتب كمالي ايمان در گرو كسب مكارم اخلاقي است. به اين معنا كه انسان در ميان رفتارهاي خوب اخلاقي آن رفتاري كه برتر و نيكوتر از همه است را برگزيند و به تعبير قرآن احسن و نيكوتر را انتخاب كرده و متصف و متخلق به آن شود. (اعراف، آيه 145؛ زمر، آيه 18)

پيامبر گرامي(ص) نيز مي فرمايد كه من براي اتمام مكارم اخلاقي برانگيخته شده ام. به اين معنا كه بزرگواري هاي اخلاقي در اوج تماميت آن را براي اهل اسلام آورده تا بدان عمل كنند و در اوج قرار گيرند. پس ميان خوب و خوب تر و خوب ترين، آن چيزي كه ترين هاست آن را بيان كرده و خواهان اتصاف به اين خصلت هاي برترين و بهترين است. پس خوب ترين، نيكوترين، زيباترين و پسنديده ترين چيزها را براي مسلمان مي خواهد كه برتر از آن چيزي نيست.

از سويي انسان مسلمان در تحليل آموزه هاي قرآني، انساني اخلاقي است. به اين معنا كه همه آموزه هاي قرآني بر آن است كه تا انساني اخلاقي را در اوج تماميت آن بسازد و تحويل جامعه بدهد. اينگونه است كه انسان در مقام مظهريت خداوندگاري و متاله شدن، شايسته آن است تا د ر جايگاه خلافت الهي به ربوبيت و پروردگاري جهانيان بنشيند. پس هدف همه آموزه هاي قرآني از معارف و احكام براي ساخت انسان اخلاقي در تماميت آن است؛ چرا كه خداوند در اوج اخلاق است و همه فضايل اخلاقي را بي هيچ كم و كاستي د راوج نهايي و تماميت آن داراست و از بشر خواسته است تا خدايي شده و آن صفات و فضايل را در خود تجلي بخشد.

مراتب كمالي ايمان

ايمان همانند تقوا و ديگر امور داراي مراتب و درجاتي است. قرآن پايين ترين درجه ايمان و باور را اسلام قولي و زباني دانسته است كه با شهادتين آغاز مي شود. پس از آن است كه در يك فرآيندي از جمله با فتنه ها و آزمون ها و ابتلائات، مراتب و درجات برتر پديدار مي شود. (حجرات، آيه 14)

البته هر مرتبه اي براي خود داراي آثاري است. مثلا اسلام زباني كه حتي بر زبان منافقان جاري مي شود، در حالي كه قلب ايشان هيچ گونه پذيرشي نسبت به آن ندارد و حتي در جهت خلاف آن يعني به سوي كفر گرايش دارد، عامل حرمت جان و مال و عرض شخص مي شود و كسي نمي تواند شخصي را متهم كرده و براي تصاحب جان و مال و عرض او، عدم اسلام را به او نسبت دهد و با آنكه در زبان، اسلام را بيان مي كند، او را متهم به عدم ايمان در اين سطح كرده و بخواهد مالش را بگيرد. (نساء، آيه 94)

از اسلام تا مرتبه كمالي بسي راه طولاني است كه با آزمون ها و فتنه ها به دست مي آيد. از اين رو گفته اند هر كه مقرب تر است جام بلا بيشترش مي دهند. كسب مراتب عالي تر ايمان كه همراه با خلوص بيشتر است با رهايي از همه چيز و پيوستن به خداوند امكان پذير است. براي رسيدن به اين مرتبه گاه مي بايست از هر آنچه عزيز و گرامي مي داريد و حتي از جان عزيزترش مي دانيد چون فرزند بگذريد؛ چنانكه حضرت ابراهيم(ع) در آزموني سخت از سوي خداوند انجام داد و سربلند از آزمون بيرون آمد. (صافات، آيات 102 تا 105)

رسيدن آن حضرت(ع) به مقام اولوا العزم در ميان رسولان و دست يابي به مقام بلند امامت پس از ابتلائات و آزمون هاي بسيار سخت بوده است. (بقره، آيه124)

خداوند در آيه 2 سوره عنكبوت به توده هاي مردم هشدار مي دهد كه هر ادعائي مستلزم اموري است. اگر كسي مدعي اسلام است بايد شرايط اسلام را بپذيرد و بدان عمل كند و كسي كه مدعي ايمان است گمان نبرد كه ادعايش بدون هيچ اما و اگري پذيرفته مي شود؛ بلكه بايد در آزمون هاي سخت و بسيار، سربلند بيرون آيد تا سيه رو شود هر كه در او غش باشد.

نكته اي كه بايد توجه داشت اينكه كمال نيز داراي سطوح و درجات و مراتبي است. به اين معنا كه هر كسي كه به كمال ايمان رسيد، گمان نبرد كه به تماميت آن دست يافته است؛ بلكه از كمال تا تمام، ره بسيار است. از اين رو پيامبران با رسيدن به مقام انسان كامل و بهره مندي از مقام نبوت، تا تماميت در كمال در انسان، راه بسيار در پيش داشتند. بر همين اساس آزمون هاي سختي را مي بايست تحمل مي كردند كه برخي در اين امتحانات شكست خوردند و نتوانستندبه تماميت كمالي انسانيت و ربوبيت برسند و مقام خلافت مطلق الهي را به دست آورند.

از جمله حضرت آدم(ع) كه در آزموني شكست خورد و به درخت ممنوع نزديك شد و از ميوه آن خورد و خداوند او را به فقدان عزم سرزنش كرده و فرمود: لم نجد له عزما؛ در آدم عزمي را نيافتيم. به اين معنا كه اراده قوي نداشت تا در برابر وسوسه ها، مقاومت و صبر كند و موفقيت در آزمون را براي خود به ثبت برساند.(طه، آيه 115 )

پيامبران ديگري نيز اينگونه در آزمون هايي شكست خوردند از جمله حضرت يونس(ع) كه اگر رحمت الهي نبود مي بايست تا قيامت در درون نهنگ زنداني مي ماند. (سوره صافات، آيات 143 و 144؛ بحارالانوار، ج11، ص 82؛ تفسير نورالثقلين، ج3، ص 449؛ سوره قلم، آيات 45 تا 48)

خداوند با آنكه همه پيامبران را انسان كامل مي داند ولي در همان كمال، ايشان را تمام نمي داند. از اين رو سخن از فضيلت و برتري برخي بر برخي ديگر در كمالات به ميان مي آورد. (بقره، آيه 253 و آيات ديگر(

بنابراين، مراتب كماليت هر كمالي بس بسيار است. در روايات هنگامي كه از عوامل كمال بخش ايمان سخن به ميان مي آيد، امور بسياري بيان مي شود. گاه عواملي به عنوان اسباب كمال مطرح مي شود و گاه ديگر اسباب ديگر. اين بدان معناست كه هر يك از اين اسباب در بخشي از مراتب و درجات كمالي نقش دارد و اگر همه آنها در شخص، فراهم شود او به تماميت در كمال ايمان دست خواهد يافت. بر اين اساس نمي بايست گمان برد كه تناقضي در روايات است؛ چرا كه گاه براي تبيين اسباب و عوامل كمال ايمان اموري مطرح شده و گاه ديگر عوامل ديگري بيان شده است.

اين تفاوت ها در حقيقت بيانگر مراتبي است كه كمال ايمان داراست. پس با هر يك از اين اسباب و عوامل، مرتبه اي از مراتب كمالي ايمان كسب مي شود كه با اسباب و عوامل ديگر دست نيافتني است. هنگامي كه همه اين اسباب و عوامل فراهم آمد و شخصي همه آنها را در خود تحقق بخشيد، آنگاه است كه تماميت مرتبه كمالي ايمان را كسب كرده و در اوج و چكاد ايمان قرار گرفته است.

تلنگر!

یکی از واجباتی که اسلام توجه خاصی به آن دارد وهیچ گونه سستی درمورد آن مورد قبول نیست مسئله نماز است  به طوری که گا هی تارک آن در ردیف کفار قرار می گیرد حضرت صادق علیه السلام در حدیثی می فرماید :

عن الإمامُ الصّادقُ عليه‏السلام

لَمّا سُئلَ عن عِلَّةِ تَسمِيَةِ تارِكِ الصَّلاةِ كافِرا دونَ الزّانى: لأِنَّ الزانيَ وما أشبَهَهُ إنَّما يَعمَلُ ذلكَ لِمَكانِ الشَّهوَةِ لأ نّها تَغلِبُهُ ، وتارِكَ الصَّلاةِ لا يَترُكُها إلاّ استِخفافا بها .

امام صادق عليه‏السلام

- در پاسخ به اين پرسش كه چرا بى ‏نماز ، كافر خوانده مى ‏شود اما زناكار ، نه- : چون كسى كه زنا و امثال اين كار را مى‏ كند بر اثر غلبه شهوت دست به اين كارها مى ‏زند امّا بى ‏نماز ، نماز را ترك نمى‏ كند ، مگر از روى سبك شمردن و بى‏ اعتنايى بدان ).علل الشرائع : 339 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 328 )

از این روایت میزان توجه ونگاه دین به ارزش نماز استفاده می شود که کوچک ترین بی توجهی به نماز مورد قبول نیست.