رفتار خدا با گناهکاران

کسانی که در سرای دنیا لجام گسیخته مرتکب گناه می شوند بدون شک در سرای آخرت چیزی جز بی مهری حضرت حق و آتش دریافت نمی کنند.

قیامت برای شایستگان کانون مهر و محبت بی نهایت است، آنان که به قیامت وارد شوند و درخت انسانیت آنان نخشکیده و ازعبادت خدا و خدمت به خلق بهره ای داشته اند، مشمول آن رحمت بی نهایت و مهر و محبت بی حسابند.

اما آنان که با آتش گناه و معصیت مداوم ریشه انسانیت خود را سوزانده باشند و بی عبادت و بدون خدمت به خلق وارد قیامت شوند از آن رحمت بی نهایت به تقصیر و کوتاهی خودشان محرومند.

این که در معارف اسلامی خوردن مال یتیم خوردن آتش قلمداد شده و خشم و غضب به عنوان اخگری از عذاب دوزخ در قلب به شما آمده و از حسد به عنوان آتشی حسنات سوز یاد شده بر اساس آیات قران و بر پایه وحی است. ربا خوار، زناکار، ستمکار، شراب خوار، فاسق، فاجر و کافر در صورتی که تا پایان عمر به گناهشان اصرار ورزند یقینا به خاطر بازنگشتن به حق و توبه نکردن مستحق عذاب و دوزخند و چون هیمه ای خشک بدون آنکه بمیرند در آتشی سوزان می سوزند.

آیات قرآن مجید و روایات ائمه معصومین (ع) پیرامون این موضوع که قیامت و صحنه علاوه بر این که جایگاه اقامه عدل الهی و عذاب و عقاید کافران و ظالمان و ستمگران و... است کانون پر مهر و محبت حضرت حق می باشد که به روایتی شگفت پیرامون این حقیقت با عظمت به عنوان جلوه ای از مهرورزی و رحمت حضرت حق در قیامت اشاره می شود.

باید توجه نمود که در این گونه روایات عدد جایی ندارد و منظور از بیان آن در آیات و روایات یا اشاره به کثرت و وسعت حقیقت است و یا نزدیک کردن مطلب به فهم عموم مردم است. رسول خدا (ص) می فرماید: خدا روز آفرینش آسمان ها و زمین صد رشته مهر و رحمت پدید آورد، هر رشته مهر و رحمتی از آن  صد رحت برابر فضایی میان آسمان و زمین است. یک رشته از آن صد رشته را به زمین فرود آورد. همه مخلوقات به وسیله آن به یکدیگر مهر می ورزند هر مادری به وسیله آن به فرزندش مهربانی می کند، پرندگان و وحوش در سایه آن آب می نوشند و همه خلایق به کمک آن زندگی می کنند.

و درباره نود و نه رشته دیگر آن می فرماید: خدا صد رشته رحمت آفرید، یک رشته از آن صد بخش در میان موجودات و  مخلوقات اوست که به وسیله آن به یکدیگر مهر می ورزند و نود و نه بخش را برای عاشقان و اولیائش در قیامت ذخیره کرده است.

وقتی اختلافات مسئولین 3 قوه حزب الله سایبری را هم عاصی می کند!

به سران قوا یادآوری می کنیم؛ وقتی پدر برای جنگ با گرگ ها آماده می شود و خانه را به دست فرزندان ارشد می سپارد ، بازی کودکانه پسرهای بزرگ با عروسک های خاله زنکان، گرگ ها را خوشحال خواهد کرد که امشب هم می گذرد و پدر شکارش عقب خواهد افتاد. همین.

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از اتفاقات پیش آمده در چند ماه اخیر و رفتارهای اختلاف آفرین و تشنج زای مسئولین اجرایی کشور و سران قوا ، علی رغم تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب در خصوص وحدت و عدم تشنج آفرینی ، متأسفانه بار دیگر در مورخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۱ در صحن علنی مجلس ، اعلان اختلاف و تسویه حساب شخصی  مسئولین قوا ، در اوج افتخارات ایران اسلامی که در یک پیچ تاریخی در حال تغییر ذائقه ملت های « استعمار شده » به امت های « استکبار ستیز » است، قلب همه دلسوزان این نظام ولایی را به درد آورد و در قعر یأس و نا امیدی دشمنان نظام ، بار دیگر بارقه امیدی در جبهه های کفر و نفاق دمید و دهان های خون آلود رسانه های سخیف شان را برای طعنه به این انقلاب اسلامی ۳۴ ساله آب انداخت.
لذا حزب الله سایبر قاطعانه این حرکت های آگاهانه را محکوم نموده و ضمن عرض بیعت مجدد با قلب دردمند ولی امر مسلمین جهان ، حضرت امام خامنه ای دامت برکاته ، نکات زیر را یادآور می شود.
۱-در محضر پروردگار عالم عرضه می داریم؛
۲-در محضر بقیة الله الاعظم ،
۳-به ولی امرمان ، حضرت امام خامنه ای عرض می نماییم؛
۴-به سران قوا یادآوری می کنیم؛
۵-از رسانه های پایبند به ارزش های انقلابی خصوصا رسانه های مجازی خواستاریم؛
۶-خطاب به بنگاه شایعه پراکنی انگلیس خبیث و سایر رسانه های داخلی و خارجی ضد انقلاب می گوییم؛
۷-به ملت بزرگوار ایران اسلامی و امت حزب الله عرض می نماییم؛ 

برای خواندن مشروح این اطلاعیه به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

شعارهای مردمی سری 2

شعارهای زمان انقلاب متنوع و جالب بود و ترجیع‌بند اکثر شعارهای مردم به جان آمده از ستم و طاغوت، "مرگ بر شاه" بود و می‌دانستند که "تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود".

آنان با شعارهای متعددی نفرت از طاغوت را به نمایش می‌گذاشتند:

مرگ بر این سلطنت پهلوی.

توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد/ شاه به جز خودکشی راه دگر ندارد.

ایستادن در صف نفت حالا دیگه حرام است/ لباس گرم بپوش که کار شاه تمام است.

مردم! رفتن شاه یه حقه سیاسی است!/ گول نخورید نهضت ما اساسی است.

نظام شاهنشاهی نابود باید گردد.

زندگی مصرفی معادل بردگی است.

نظام شاهنشاهی مظهر هر فسادیست.

شاه باید برگردد/ اعدام باید گردد.

مرگ بر این سلطنت پرفریب.

مردم ما بیدارند/ از سلطنت بیزارند.

الله اکبر.

لا اله الا الله.

یا حسین!

حسین جان، حسین جان!/ راهت ادامه دارد.

نهضت ما حسینیه/ رهبر ما خمینیه.

ماهیت دینی و مذهبی قیام خود را متجلی می‌کردند و حرف دل خود را چنین بیان می‌کردند:

پرچم، پرچم، پرچم خونین قرآن/ در دست مجاهد مردان.

تا خون مظلومان به جوش است/ آوای عاشورا به گوش است.

هر کس که عدالت‌خواه است/ از عدل علی آگاه است.

این منطق ثارالله است/ باید به هم یاری نمائیم.

فتح اسلام در جهاد است/ فتح مسلمان در اتحاد است.

با صراحت و قاطعیت و اطمینان و ایمان کامل می‌گفتند:

کار شاه تمام است/ خمینی امام است/ استقلال، آزادی/ جمهوری اسلامی/ آخرین کلام است.

رهبری امام خمینی (ره) برجسته‌ترین نقطه قیام مردم در سال57 بود. او کانون توجه عموم مردم و محور حرکت چرخ‌های انقلاب بود و همه تنها گوش به فرمان او بودند و در مسیری حرکت می‌کردند که رهبر محبوب‌شان ترسیم می‌کرد.

این مسئله در شعارهای پرشور مردم به خوبی نمایان بود:

الله اکبر، خمینی رهبر.

تا خون در رگ ماست/ خمینی رهبر ماست.

نهضت ما حسینیه/ رهبر ما خمینیه.

ما همه سرباز توایم خمینی/ گوش به فرمان توایم خمینی.

حزب فقط حزب‌الله/ رهبر فقط روح‌الله.

خمینی آزاده/ پیام عالی داده/ که نهضت ما قطعی است/ پیروزی ما حتمی است/ اگر نمایی تو استقامت/ سکوت بی‌جا بود خیانت.

برو تو ای بیگانه/ مگو دگر افسانه/ که رهبر ما باشد/ خمینی فرزانه/ بود به مهدی مرید و نایب/ شود به زودی امیر و غالب.

مجاهد بت‌شکن/ خمینی قهرمان/ فرموده است این‌چنین/ به ملت مسلمان/ بهترین عبادت/ به نزد خداوند/ مرگ بر شاه، مرگ بر شاه.

خمینی، خمینی خدا نگهدار تو/ علیل است، ذلیل است دشمن خون‌خوار تو.

خمینی، خمینی خدا نگهدار تو/ بمیرد، بمیرد دشمن خون‌خوار تو.

هر راهپیمایی نهایتا به درگیری با نیروهای تا بن دندان مسلح رژیم می‌انجامید و جوانان بسیاری چون لاله پرپر می‌شدند ولی هر گلی که پرپر می‌شد، گلی دیگر می‌شکفت و روزی دیگر و تظاهراتی دیگر در راه بود.

مردم پیکر جوانان شهید خود را به دوش می‌گرفتند و دردمندانه می‌سرودند:

ای شاه خائن آواره گردی/ خاک وطن را ویرانه کردی/ کشتی جوانان وطن، آه و واویلا/ کردی هزاران تن کفن ، آه و واویلا/ مرگ بر شاه، مرگ بر شاه/ مرگ بر شاه، مرگ بر شاه.

ای شهید حق آیم به سویت/ بهشت موعود در پیش رویت.

مادر ندیده روی تو، الله اکبر/ پدر نشسته سوگ تو، الله اکبر.

مرگ بر شاه، مرگ بر شاه/ زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما.

خون گرفته ایران را/ قزوین و خراسان را/ کشتند جوانان را/ حامیان قرآن را/ مرگ بر این شاه، مرگ بر این شاه!

با این‌که مزدوران سنگ‌دل رژیم شاه، به امر فرماندهان خود رگبار مسلسل را بی‌محابا بر روی مردم بی‌سلاح می‌گشودند ولی ذره‌ای ترس از کشته شدن در دل پیر و جوان و زن و مرد نبود.

خطاب به رهبر محبوب خود فریاد می‌زدند:

خمینی عزیزم/ بگو تا خون بریزم/ از جان خود گذشتیم/ با خون خود نوشتیم/ یا مرگ یا خمینی.

در برابر تفنگ دژخیمان سینه را سپر می‌کردند و با خشم انقلابی خطاب به آنان فریاد می‌زدند:

می‌کشم، می‌کشم/ آن‌که برادرم کشت.

توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد/ حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد.

به مادرم بگویید، دیگر پسر ندارد/ اگر به کشتار خلق ادامه دهد این شاه.

جنگ مسلحانه به یاری روح‌الله/ سلطنت واژگون/ شاه را سرنگون/ مرگ بر شاه، مرگ بر شاه.

توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد/ شاه به جز خودکشی راه دگر ندارد.

وای اگر خمینی حکم جهادم دهد/ ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد.

رهبرا رهبرا!/ ما را مسلح کنید.

 

شعارهای مردمی

الله اکبر، خمینی رهبر

از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی

استکان طلایی، فرح رفته گدایی

اگر آقا دیر بیاد، مسلسل‌ها بیرون میاد

ای بختیار شیره‌کش، تو هم برو مراکش

ای شاه دم‌بریده، زمان قدرت مردم رسیده

ای شیعیان، شاه فنا می‌شود، رهبر ما روح خدا می‌شود

ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است، ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است

ای شاه خائن آواره گردی***خاک وطن را ویرانه کردی***کشتی جوانان وطن. الله اکبر***کردی هزاران در کفن. الله اکبر***مرگ بر شاه. مرگ بر شاه. مرگ بر شاه. مرگ بر شاه

این است شعار بختیار، منقل و وافور بیار

الهی، الهی ولیعهدت جلو چشمت بمیره***الهی، الهی فرح از داغ او آتیش بگیره***که شاید، که شاید، دل یک مادری آروم بگیره

به ظلم طاغوتیان به جور فرعونیان یا حجةبن‌الحسن، عجل علی ظهورک

برو تو ای بیگانه، مگو دگر افسانه، که رهبر ما باشد، خمینی فرزانه، بود به مهدی مرید و نایب، شود بزودی امیر و غالب

به گفته خمینی، ارتش برادر ماست

پرچم، پرچم، پرچم خونین قرآن، در دست مجاهد مردان

تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود

تا خون مظلومان به جوش است، آوای عاشورا به گوش است

تا خون در رگ ماست، خمینی رهبر ماست

توپ، تانک، فشفشه، این شاه باید کشته شه

توپ، تانگ، مسلسل دیگر اثر ندارد***حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد

تو پ، تانگ، مسلسل دیگر اثر ندارد***حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد

چرا جوون‌ها رو کشتید***مارو بی‌شوهر گذاشتید

حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله

خمینی عزیزم، بگو تا خون بریزم

درخت انقلاب به خون احتیاج دارد

زندگی مصرفی معادل بردگیزن‌ها به ما پیوستند***بی‌غیرت‌ها نشستند

شاه عزم سفر کرده***گه خورده غلط کرده***کابینه عوض کرده***بختیار رو خر کرده***شلوارشو تر کرده***روسری به سر کرده***مادرش شوهرکرده***ولیعهد رو کفن کرده***این کارش رو خوب کرده

فتح اسلام در جهاد است، فتح مسلمان در اتحاد است

گل‌های زهرا همه پرپر شده، این بختیار خر بوده خرتر شده

ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی

ما جز خمینی، رهبر نداریم فرمانروایی، دیگر نداریم، از همت او سرافرازیم منتخب او را ما قبول داریم

مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد

ما به شما گل میدیم شما به ما گلوله

مردم چرا نشستین***ایران شده فلسطین

مردم چرا نشستین***نکنه که شاه پرستین

نه سازش سیاسی، نه قانون اساسی، به گفته خمینی جمهوری اسلامی

نم نم بارون می یاد، خمینی تهرون میاد

نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه

نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه

نصرمن اله و فتح قریب***مرگ بر این سلطنت پر فریب

نصر من اله و فتح قریب***چشماتو واکن ندهندت فریب

هرکس که عدالت‌خواه است، از عدل علی آگاه است

جایگاه مادر در سینمای صهیونیستی کجاست؟

مادر در تمام فرهنگ‌ها، مقدس و محترم است.در فیلم‌های هالیوودی که تحت تأثیر تفکر یهودی _صهیونیستی ساخته می‌شوند،با نظر به کتاب فرهنگ سنتی یهود،نقش ویژه ای به مادر داده می‌شود.این نگرش، سبب تحکیم حضور مادری فداکار و حکیم در این آثار می‌شود که از دو جهت در متون یهودی قابل بررسی است...

ادامه نوشته

چه کارهایی شیطان را ناراحت می کند؟

روزى ابلیس (شیطان) در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود. حضرت رسول صلى الله علیه و آله هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، دید
ابلیس ضعیف و نزار و رنگ پریده ، کنارى ایستاده است ، فرمود: اى ملعون ! تو را چه مى شود که چنین ضعیف و رنجورى ؟!
گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند؟
گفت : یا رسول الله ! چند خصلت نیکو در ایشان است ، من هر چه تلاش ‍ مى کنم
این خوى را از ایشان بگریم نمى توانم . فرمود: آن خصلت ها که تو را ناراحت
کرده کدام اند؟
۱- هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند.
۲- با هم مصافحه می کنند.
۳- برای هر کاری که می خواهند انجام دهند ان شاءالله می گویند.
۴- از گناه استغفار می کنند.
۵- تا نام حضرت محمد (ص) را می شنوند صلوات می فرستند.
۶- ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند.
(منبع: انورالمجالس، ص۴۰)

به راستی خوابگاه های دانشجویی جای چیست؟

روزهایی که پشت به پشت هم می آیند، مرداد که از نیمه می گذرد، شهریور که به مهر می رسد، تهران پر می شود از دانشجویان شهرستانی که بعد از سه ماه تعطیلی دوباره به دانشگاه و خوابگاه های دانشجویی باز می گردند.

جوانانی که دلشان برای شهرکوچک و ساده شان تنگ می شود، و نمی توان گذشت از سکوت پر حرف دانشجویان شهرستانی که خوابگاه برایشان فقط محلی برای خواب است نه یک زندگی رو به تعالی. دختران خوابگاهی که بعد از شکست دادن غول کنکور به بهترین دانشگاه های دولتی راه یافتند ناگهان از محدودیت امکانات خوابگاهی که گریبان گیر بسیاری از دانشگاه های دولتی است شگفت زده می شوند.

مسئولین خوابگاه ها مجبورند برای در امان ماندن دختران خوابگاهی از مصائب اجتماعی زندگی در تهران تدابیر سختی از قبیل کنترل ورود و خروج آنها به خوابگاه، نحوه پوشش، قابل دید نبودن پنجره ها و محوطه های باز خوابگاه های دخترانه اتخاذ کنند.

 دانشجویان خوابگاه ها دلگیرند از کمبود امکانات ورزشی و فرهنگی خوابگاه، از پذیرش بیش از ظرفیت اتاق های خوابگاه، و نبود فضای مناسب برای مطالعه درس ها.

کارشناسان معتقدند که با فراهم آوردن امکانات ورزشی، و بومی ساختن دانشجویان معضلات کاهش می یابد و باید اساتید مجرب به دانشگاه های شهرستان ها نیز بروند تا اختلاف سطح علمی دانشگاه ها تقریبا برابر شود. حال سوال اینجاست چطور از آسیب های خوابگاه های دانشجویی در امان بمانیم؟

ادامه نوشته

این خانم کیست که امام راحل به قربانش می رفت!!!

خدیجه خانم ثقفی از تبار «حاج ملاهادی نوری» تاجر مازندرانی است که در اواسط حکومت آغامحمدخان قاجار از شهرستان نور به تهران آمد. پسرش «محمدعلی» بود که اگرچه تاجر بود، اما به فراگیری معارف دینی روی آورد و دختری از خانواده علمای وقت  را برای همسری انتخاب کرد. فرزند آنان، میرزاابوالقاسم کلانترتهرانی، از پرورش‌یافتگان حوزه تهران، اصفهان و نجف و همشاگردی و هم‌عصر با علمای بزرگی همچون «حاج ملاعلی کنی» بود و در محضر درس «شیخ مرتضی انصاری» حضور یافت: «شیخ مرتضی به گفته‌های وی در درس اعتماد می‌کرد و او هم درس استاد را پس از ختم جلسه، برای برخی از شاگردان علاقه‌مند تقریر می‌کرد تا سرانجام به مقامی نائل آمد که در چندین جلسه، شیخ مرتضی انصاری به اجتهاد  وی تصریح کرد.» او در زمانی که «ملاعلی کنی» تولیت مدرسه مروی را برعهده داشت، از نجف به تهران آمد و در این مدرسه به مدت هفت سال به تدریس فقه و اصول پرداخت که شاگردانش عالمان بزرگی همچون؛ سیدحسین قمی تهرانی، شیخ‌عبدالنبی نوری، سیدمحمدصادق تهرانی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و شیخ‌فضل‌الله نوری بودند. میرزاابوالقاسم لقبش را از «محمودخان کلانتر» دایی‌اش گرفته بود. محمودخان در زمان ناصرالدین‌شاه، مامور رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی شهر تهران بود که سرانجام در قحطی‌ای که در تهران رخ داده بود،‌ ناصرالدین او را در نابسامانی‌ها متهم کرد و به دار آویخت. فرزند میرزاابوالقاسم، همچون پدر یک عالم دینی بود و قریحه شعر داشت و در زمان درگذشت پدر، در رثای او شعر بلند بالایی سرود. «میرزا ابوالفضل تهرانی» که شاگرد پدر بود، در تهران مجتهد شد و در حکمت، فلسفه و عرفان صاحب‌نظر شد. او اگرچه به درجه اجتهاد رسیده بود، اما به عراق رفت و با دعوت میرزای شیرازی از جلسه درس «میرزاحبیب‌الله رشتی» در نجف به سامرا آمد و در کنار فقه و اصول به حدیث و رجال پرداخت. او همچنین در آن دوره، زبان و ادبیات «عبرانی و سریانی» را برای آشنایی با یهودیت و مسیحیت فرا گرفت. او در سامرا هم‌مباحثه با «میرزامحمدتقی شیرازی (میرزای دوم) و سیدمحمد فشارکی اصفهانی» بود. همچنین میرزا ابوالفضل آنچنان در ادبیات و شعر متبحر بود که روزی در مجلس ادبای میرزای شیرازی، شاعر فرستاده دولت عثمانی که برای عرض اندام در برابر میرزا آمده بود، مقهور کرد که درباره آن شاعر عثمانی نوشته‌اند: «دستانش چنان می‌لرزید که سطل هنگام فرو رفتن در چاه می‌لرزد...» او در نهایت به تهران بازگشت و در زمان ناصرالدین‌شاه، تولیت مدرسه سپهسالار را برعهده گرفت. او پدربزرگ خدیجه خانم ثقفی است که پدرش هم همچون پدربزرگ روحانی بود و در این مسیر گام بر می‌داشت. «میرزامحمدثقفی تهرانی» از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم بود و قریحه شعری او همچون پدرش زبانزد بود. او آنچنان در قم به درس و تحصیل پرداخت که «دو دوره اصول خارج و عمده مباحث فقهی را از بحث رئیس‌الشیعه، مرحوم حاج شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی - رضوان‌الله علیه - استفاده و وی به خط شریف خویش [حائزی بزرگ] به مقام اجتهاد و اعتماد او تصریح کرد.» سپس ثقفی به تهران بازگشت و در مدرسه سپهسالار در رشته فقه، اصول و معارف عقلی، تدریس و اقامه جماعت کرد که مشهورترین اثر او، «روان جاوید» تفسیر فارسی و روان قرآن در ۵ جلد است...

ادامه نوشته

دانلود کتاب الکترونیکی فتنه 92

چند روز پیش سه پست تقریبا متوالی ارسال کردیم درباره فتنه 92 تا دوستان با مطالعه اون کمی حواسشون رو جمع کنن تا در دام فتنه گران 92 نیفتند.در این پست اون مطلب 3 قسمتی رو براتون به صورت یک کتاب الکترونیکی درآوردیم تا با خیال راحت حتی درصورت وصل نبودن به اینترنت بتونید مطالعه اش کنید.

حتما دانلود کنید که خیلی جالبه و حسابی میزان بصیرت سیاسی شما رو افزایش میده.

دانلود دانلود رایگان(حجم : 451 کیلوبایت)

آداب غذا خوردن

قبل از هر چیز باید متذکر شد که تمامی این احادیث جزء مستحبات محسوب می گردند و اصلی ترین و مهمترین امر این است که انسان غذا و لقمه ای را که می خورد از راه حلال به دست آمده باشد و شبهه ناک نباشد. زیرا اگر لقمه حرام باشد انسان هر کدام از این مستحبات را انجام دهد فایده ای ندارد چون اصل را کنار گذاشته و به فرع پرداخته است.حضرت علی(ع) می فرمایند: زندگی را برای خوردن مخواه؛ بلکه خوردن را برای زندگی بخواه...

ادامه نوشته

نماد راه اهل بیت(ع) کیست؟

آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی ظهر روز ۹۱/۱۱/۱۲ وی ادامه داد: یک ویژگی انقلاب اسلامی این بود که از شروع چندان امید به پیروزی نداشت و تمام سیاست‌مداران جهان نیز چنین چیزی را پیش بینی‌ نمی‌کردند و حتی پس از اوج گرفتن آن مطمئن بودند که به زودی شکست می‌خورد...

ادامه نوشته

نظر ائمه درباره جشن های ما چیست؟!

دین اسلام در دیدگاه برخی دین غم و اندوه است و اثری از شادی و نشاط در آن دیده نمی‌شود، این در حالی است که دین اسلام دستورات زیادی در مورد شادی و نشاط در امور دینی و دنیایی دارد و روایات فراوانی از شوخ‌طبعی و بشاشی معصومین در برخورد با دیگران حکایت دارد.

مسئله شادی و تفریح در المیزان ذیل آیه ۱۰ سوره هود ذیل عبارت «انه لفحر فخور»، بدین‌گونه بحث شده که علامه طباطبایی می‌فرماید: فرح به معنای سرور است و این دو کلمه به معنای باز شدن قلب به خاطر چیزی است که از آن لذت می‌برد. بحث شادی و سرور و فرح ضرورت حیات یک انسان است. اگر شادی و سرور نباشد کیفیت مسائل جدی انسان هم تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

در روایات هم به این مسئله اشاره شده است، به عنوان مثال در روایات مشهوری وارد شده است که انسان باید اوقات خود را به چند قسمت تقسیم کند و یکی از قسمت‌های آن را به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) به لذت حلال اختصاص دهد؛ یعنی حد و مرز لذت همین حرام شرعی است...

ادامه نوشته

چرا حتما باید تسبیحات حضرت زهرا(س) را بعداز نماز بخوانیم؟!

وقتی پیامبر(ص) از خواسته‌آنان آگاهی یافت، فرمود: «ای فاطمه، می‌خواهی چیزی به تو عطا کنم که از خدمتکاری و همه دنیا با آنچه در آن است، ارزش‌مند تر است؟ حضرت فاطمه(س) فرمود: مشتاقم بدانم چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: بعداز نماز سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با «لا اله الا الله» ختم کن. این کار برایت از چیزی که می‌خواهی و از دنیا و هرچه در آن است،‌بهتر است.»

تسبیح، عبادتی برگزیده است که هرکس در سیر معنوی خویش، به قدر طاقت و معرفتش از آن بهره می‌گیرد و این در حالی است که از ائمه(ع) قبل از خلقت عالم مادی، به تسبیح ذات اقدس حق مشغول بوده‌اند.

 در آستانه فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) مركز خبر حوزه به بخش اندکی از آثار و فواید مادی و معنوی تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از نمازهای واجب پرداخت.
بهترین تعقیبات نماز،‌ تسبیحات حضرت زهرا(س) است و شایسته است که بعد از نمازهای واجب و زمان‌های دیگری چون وقت خواب و ابتدای زیارت بزرگان و پیشوایان دین بر آن مداومت شود...

ادامه نوشته

خودمان را لعن نکنیم؟!

ما در زیارت عاشورا دو گروه را لعن میکنیم:

الف. گروه ظالمان ردهی اول که میگوییم:

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد

«پروردگارا! اولین ظالمان و ستمگران به حق محمد و آل محمد را لعنت کن.»

ب. آنان که پس از آنها آمده و دنبالهرو آنها گشتهاند:

وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِک‏

از همان راه که آنها رفتهاند، اینها هم میروند و با نافرمانیها دین خدا را به تباهی میکشند.

ظالمان ردهی اول هم مثل ما، ظواهر دین را حفظ میکردند! آنها هم مثل ما مسجد و محراب و منبر داشتند؛ اذان میگفتند و نماز میخواندند و احیانا پرشورتر از ما جمعه و جماعت داشتند چنانکه هم اکنون فرقههای مخالف مذهب ما اینچنیناند. ولی...

ادامه نوشته