فرمانبرداري بدن از اراده و روح قوي

وجود مبارك امام صادق (ع) فرمود: اصل شما روح شماست و اراده را تقويت كنيد، با قدرت اراده، بدن تبعيّت مي كند. اين از غُرر روايات امام صادق (ع) است، فرمود: مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيهِ النِيّه(4).فرمود: اگر اراده قوي بود، بدن اطاعت مي كند؛ بدن را روح مي سازد. برخي از آقايان خيال مي كردند كه يك استخوان ممكن است 80 70 سال بماند، تعجب مي كنند كه استخوان دهان چگونه 80 سال مي ماند!

اگر فولاد باشد، فرسوده مي شود. غافل از اينكه اين استخوان 70 سال قبل نيست، اين را هر لحظه روح مي سازد! مگر يك استخوان است؟ مگر همان استخوان 70 سال قبل است؟! لحظه به لحظه روح دارد بدن را مي سازد، اگر او قوي باشد اينطور است. گاهي ممكن است ميليون ها سال بدن بماند؛ وجود مبارك ولي عصر اينطور است. مگر بدن همان بدن قبلي است؟! ما هر لحظه عوض مي شويم. اگر روح توانمند باشد، بدن را سالم نگه مي دارد و خوب هم مي سازد. اگر نباشد، همراه بدن مي پوسد.

اگر آب در يك حوضي، يك استخري بماند؛ بو مي گيرد. امّا اگر يك چشمه اي مرتّب وارد استخر بشود، از راه ديگر بگذرد هرگز بو نمي گيرد! اين روح به يك چشمه اي وصل است كه دائما از آنجا فيض مي گيرد و به اين بدن مي رساند. لذا شما مي بينيد در روز ماه مبارك رمضان هوا مشخص است، درجه حرارت و برودت مشخص است، زمان و زمين مشخص است؛ يكي خيلي احساس بي تابي مي كند، يكي احساس بي تابي اش بسيار كم است يا اصلاً بي تابي احساس نمي كند؛ مي گويد: ماه مبارك رمضان عيد من است.روح وقتي قوي شد، بدن را خوب نگه مي دارد؛ وقتي ضعيف شد، فقط به فكر دهان و خوردن است.در همين گراني، در همين مشكلات، در هر عصري بود؛ مي بينيد چه در حوزه، چه در دانشگاه رجال علمي بزرگي بر مي خيزند! يك عدّه فقط به اين فكرند كه چه ارزان شده، چه گران شده! فرمود: بايد تلاش و كوشش كرد، اين بدن را تامين كرد؛ امّا اصل، جان آدم است، نه بدن آدم! فرمود: اگر روح قوي بود، اراده قوي بود؛ هرگز بدن مخالفت نمي كند، بدن را روح اداره مي كند.

توصیه های خواندنی از موسس مکتب جعفری!

راحت طلبی و تنبلی همیشه در انسان وجود دارد. همین موجب می شود انسان وقتی به جایی می رسد تصور کند دیگر مشکلی ندارد و کار تمام است؛ در حالی که اگر خوب بیندیشد، می بینید که تازه اول مشکل است. هر قدر انسان در نردبان تکامل بالاتر می رود، سقوطش خطرناک تر می شود. کوه بزرگی را تصور کنید که عده ای قصد دارند به قلّه آن صعود کنند. کسانی که در دامن کوه سیر می کنند، خطر چندانی تهدیدشان نمی کند. آن ها که کمی بالاترند، اگر بلغزند، ممکن است فقط یکی دو متر سقوط کنند؛ ولی بالاخره جان سالم به در می برند؛ اما آن ها که تا نزدیکی قلّه بالا رفته اند، اگر سقوط کنند، به هیچ وجه نجات نخواهند یافت. وضعیت ما در مسیر تکامل نیز به همین ترتیب است. درست است که بسیاری از مراحل کمال را طی کرده ایم و راه درازی را پیموده ایم و اگر ادامه دهیم به مقصد می رسیم؛ ولی در چنین مرحله ای اگر در بین راه سقوط کنیم، خطر هلاکتمان قطعی است.

شیطان دشمن بزرگ انسان است. او چنین سوگند خورده...

برای خواندن ادامه این توصیه های گوهربار به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته

سه گانه اخلاقي در كسب كمال ايمان

چنانكه گفته شد اسباب و عوامل بسياري را مي توان در آيات و روايات به دست آورد كه بيانگر كسب مراتبي از مراتب و درجات كمالي ايمان است. همه اين روايات كه در چارچوب اصول اخلاقي سامان يافته است، به انسان مي آموزد كه چگونه مي تواند با تخلق به صفات اخلاقي، خود را به مراتب كمالي برساند و يا از مرتبه اي به مرتبه اي بالاتر صعود كند و تقرب خويش به خدا را با فضايل اخلاقي و تخلق به صفات نيك و خوب و زيبا افزايش دهد و به او نزديك تر و نزديك تر شود.

امام صادق براي كسب مرتبه اي از مراتب كمالي ايمان، سه گانه هائي را فرموده است كه بر محور اخلاق برتر است. ايشان مي فرمايد: سه چيز است كه در هر كه باشد ايمانش كامل است: 1- كسي كه چون خشمگين شود اين امر او را از حق خارج نسازد 2- و چون از چيزي خوشنود گردد اين شادي او را به گناه نكشاند 3- و كسي كه چون به قدرت رسيد گذشت و بخشش نمايد. (تحف العقول، ص 339)

1- فرو خوردن خشم: خشم يكي از صفات هيجاني انساني است. انسان ها هرگاه با امري ناپسند و زشت و برخلاف خواسته هاي خود مواجه شوند كه موافق طبع و طبيعت ايشان نباشد، غيظ مي كنند و خشم مي گيرند. اين خشم و غيظ مي تواند بر خاسته از انگيزه هاي الهي باشد، ولي چون با عقل مديريت نشده است و تحت تأثير هيجانات نفساني است مي تواند تأثيرات بدي بجا گذارد. از مهمترين تأثيرات بد آن مي توان به خروج از دايره اعتدال و عدالت اشاره كرد و يا به خروج از دايره اخلاص در عمل توجه داد. كسي كه خشم مي گيرد تحت تأثير هيجانات نفساني قرار مي گيرد و عمل مي نمايد...

...برای خواندن ادامه این مقاله به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

مكارم اخلاقي، عوامل اصلي كسب مراتب كمالي ايمان

با نگاهي به آموزه هاي وحياني اسلام از آيات و روايات، مي توان اين معنا را به دست آورد كه كسب مراتب كمالي ايمان در گرو كسب مكارم اخلاقي است. به اين معنا كه انسان در ميان رفتارهاي خوب اخلاقي آن رفتاري كه برتر و نيكوتر از همه است را برگزيند و به تعبير قرآن احسن و نيكوتر را انتخاب كرده و متصف و متخلق به آن شود. (اعراف، آيه 145؛ زمر، آيه 18)

پيامبر گرامي(ص) نيز مي فرمايد كه من براي اتمام مكارم اخلاقي برانگيخته شده ام. به اين معنا كه بزرگواري هاي اخلاقي در اوج تماميت آن را براي اهل اسلام آورده تا بدان عمل كنند و در اوج قرار گيرند. پس ميان خوب و خوب تر و خوب ترين، آن چيزي كه ترين هاست آن را بيان كرده و خواهان اتصاف به اين خصلت هاي برترين و بهترين است. پس خوب ترين، نيكوترين، زيباترين و پسنديده ترين چيزها را براي مسلمان مي خواهد كه برتر از آن چيزي نيست.

از سويي انسان مسلمان در تحليل آموزه هاي قرآني، انساني اخلاقي است. به اين معنا كه همه آموزه هاي قرآني بر آن است كه تا انساني اخلاقي را در اوج تماميت آن بسازد و تحويل جامعه بدهد. اينگونه است كه انسان در مقام مظهريت خداوندگاري و متاله شدن، شايسته آن است تا د ر جايگاه خلافت الهي به ربوبيت و پروردگاري جهانيان بنشيند. پس هدف همه آموزه هاي قرآني از معارف و احكام براي ساخت انسان اخلاقي در تماميت آن است؛ چرا كه خداوند در اوج اخلاق است و همه فضايل اخلاقي را بي هيچ كم و كاستي د راوج نهايي و تماميت آن داراست و از بشر خواسته است تا خدايي شده و آن صفات و فضايل را در خود تجلي بخشد.

مراتب كمالي ايمان

ايمان همانند تقوا و ديگر امور داراي مراتب و درجاتي است. قرآن پايين ترين درجه ايمان و باور را اسلام قولي و زباني دانسته است كه با شهادتين آغاز مي شود. پس از آن است كه در يك فرآيندي از جمله با فتنه ها و آزمون ها و ابتلائات، مراتب و درجات برتر پديدار مي شود. (حجرات، آيه 14)

البته هر مرتبه اي براي خود داراي آثاري است. مثلا اسلام زباني كه حتي بر زبان منافقان جاري مي شود، در حالي كه قلب ايشان هيچ گونه پذيرشي نسبت به آن ندارد و حتي در جهت خلاف آن يعني به سوي كفر گرايش دارد، عامل حرمت جان و مال و عرض شخص مي شود و كسي نمي تواند شخصي را متهم كرده و براي تصاحب جان و مال و عرض او، عدم اسلام را به او نسبت دهد و با آنكه در زبان، اسلام را بيان مي كند، او را متهم به عدم ايمان در اين سطح كرده و بخواهد مالش را بگيرد. (نساء، آيه 94)

از اسلام تا مرتبه كمالي بسي راه طولاني است كه با آزمون ها و فتنه ها به دست مي آيد. از اين رو گفته اند هر كه مقرب تر است جام بلا بيشترش مي دهند. كسب مراتب عالي تر ايمان كه همراه با خلوص بيشتر است با رهايي از همه چيز و پيوستن به خداوند امكان پذير است. براي رسيدن به اين مرتبه گاه مي بايست از هر آنچه عزيز و گرامي مي داريد و حتي از جان عزيزترش مي دانيد چون فرزند بگذريد؛ چنانكه حضرت ابراهيم(ع) در آزموني سخت از سوي خداوند انجام داد و سربلند از آزمون بيرون آمد. (صافات، آيات 102 تا 105)

رسيدن آن حضرت(ع) به مقام اولوا العزم در ميان رسولان و دست يابي به مقام بلند امامت پس از ابتلائات و آزمون هاي بسيار سخت بوده است. (بقره، آيه124)

خداوند در آيه 2 سوره عنكبوت به توده هاي مردم هشدار مي دهد كه هر ادعائي مستلزم اموري است. اگر كسي مدعي اسلام است بايد شرايط اسلام را بپذيرد و بدان عمل كند و كسي كه مدعي ايمان است گمان نبرد كه ادعايش بدون هيچ اما و اگري پذيرفته مي شود؛ بلكه بايد در آزمون هاي سخت و بسيار، سربلند بيرون آيد تا سيه رو شود هر كه در او غش باشد.

نكته اي كه بايد توجه داشت اينكه كمال نيز داراي سطوح و درجات و مراتبي است. به اين معنا كه هر كسي كه به كمال ايمان رسيد، گمان نبرد كه به تماميت آن دست يافته است؛ بلكه از كمال تا تمام، ره بسيار است. از اين رو پيامبران با رسيدن به مقام انسان كامل و بهره مندي از مقام نبوت، تا تماميت در كمال در انسان، راه بسيار در پيش داشتند. بر همين اساس آزمون هاي سختي را مي بايست تحمل مي كردند كه برخي در اين امتحانات شكست خوردند و نتوانستندبه تماميت كمالي انسانيت و ربوبيت برسند و مقام خلافت مطلق الهي را به دست آورند.

از جمله حضرت آدم(ع) كه در آزموني شكست خورد و به درخت ممنوع نزديك شد و از ميوه آن خورد و خداوند او را به فقدان عزم سرزنش كرده و فرمود: لم نجد له عزما؛ در آدم عزمي را نيافتيم. به اين معنا كه اراده قوي نداشت تا در برابر وسوسه ها، مقاومت و صبر كند و موفقيت در آزمون را براي خود به ثبت برساند.(طه، آيه 115 )

پيامبران ديگري نيز اينگونه در آزمون هايي شكست خوردند از جمله حضرت يونس(ع) كه اگر رحمت الهي نبود مي بايست تا قيامت در درون نهنگ زنداني مي ماند. (سوره صافات، آيات 143 و 144؛ بحارالانوار، ج11، ص 82؛ تفسير نورالثقلين، ج3، ص 449؛ سوره قلم، آيات 45 تا 48)

خداوند با آنكه همه پيامبران را انسان كامل مي داند ولي در همان كمال، ايشان را تمام نمي داند. از اين رو سخن از فضيلت و برتري برخي بر برخي ديگر در كمالات به ميان مي آورد. (بقره، آيه 253 و آيات ديگر(

بنابراين، مراتب كماليت هر كمالي بس بسيار است. در روايات هنگامي كه از عوامل كمال بخش ايمان سخن به ميان مي آيد، امور بسياري بيان مي شود. گاه عواملي به عنوان اسباب كمال مطرح مي شود و گاه ديگر اسباب ديگر. اين بدان معناست كه هر يك از اين اسباب در بخشي از مراتب و درجات كمالي نقش دارد و اگر همه آنها در شخص، فراهم شود او به تماميت در كمال ايمان دست خواهد يافت. بر اين اساس نمي بايست گمان برد كه تناقضي در روايات است؛ چرا كه گاه براي تبيين اسباب و عوامل كمال ايمان اموري مطرح شده و گاه ديگر عوامل ديگري بيان شده است.

اين تفاوت ها در حقيقت بيانگر مراتبي است كه كمال ايمان داراست. پس با هر يك از اين اسباب و عوامل، مرتبه اي از مراتب كمالي ايمان كسب مي شود كه با اسباب و عوامل ديگر دست نيافتني است. هنگامي كه همه اين اسباب و عوامل فراهم آمد و شخصي همه آنها را در خود تحقق بخشيد، آنگاه است كه تماميت مرتبه كمالي ايمان را كسب كرده و در اوج و چكاد ايمان قرار گرفته است.

تلنگر!

یکی از واجباتی که اسلام توجه خاصی به آن دارد وهیچ گونه سستی درمورد آن مورد قبول نیست مسئله نماز است  به طوری که گا هی تارک آن در ردیف کفار قرار می گیرد حضرت صادق علیه السلام در حدیثی می فرماید :

عن الإمامُ الصّادقُ عليه‏السلام

لَمّا سُئلَ عن عِلَّةِ تَسمِيَةِ تارِكِ الصَّلاةِ كافِرا دونَ الزّانى: لأِنَّ الزانيَ وما أشبَهَهُ إنَّما يَعمَلُ ذلكَ لِمَكانِ الشَّهوَةِ لأ نّها تَغلِبُهُ ، وتارِكَ الصَّلاةِ لا يَترُكُها إلاّ استِخفافا بها .

امام صادق عليه‏السلام

- در پاسخ به اين پرسش كه چرا بى ‏نماز ، كافر خوانده مى ‏شود اما زناكار ، نه- : چون كسى كه زنا و امثال اين كار را مى‏ كند بر اثر غلبه شهوت دست به اين كارها مى ‏زند امّا بى ‏نماز ، نماز را ترك نمى‏ كند ، مگر از روى سبك شمردن و بى‏ اعتنايى بدان ).علل الشرائع : 339 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 328 )

از این روایت میزان توجه ونگاه دین به ارزش نماز استفاده می شود که کوچک ترین بی توجهی به نماز مورد قبول نیست.

چگونه انتخاب کنیم؟

(شاخص های انتخاب شایسته در نگاه حضرت مهدی(عج))

مقدمه:

زندگی، صحنه وقوع انتخاب های ماست و این، فصل ممیز انسان و عامل صعود یا سقوط اوست؛ چرا که بعضی از انتخاب ها نسبت به بعضی دیگر از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند و اقدام صحیح یا ناصحیح در این مورد، سودها و یا خسارت های بی شماری را به دنبال دارد. حال که چنین است برای انتخاب درست، نیازمند معیار هستیم و قبل از هر انتخابی باید، معیارهای گزینش صحیح در آن مورد را بیابیم. از مهمترین انتخاب، گزینش کسی برای سرپرستی و وکالت در پاره ای از کارهای مهم ماست، اما آیا تا به حال اندیشیده ایم که چه معیارهایی برای انتخاب یک وکیل و سرپرست خوب وجود دارد. توجه به سیره ی حضرت مهدی(عج) در انتخاب وکیلان و نائبان خویش در عصر غیبت صغری، آینده ی خوبی است برای رهیافتن به معیارهای یک انتخاب درست برای ما و امت اسلامی.

شاید تصور شود کسانی مورد گزینش امام عصر (عج) می شود که در معارف اسلامی، صاحب رأی و برجسته باشند، اما گرچه اسلام شناسی یکی از مؤلفه های مهم انتخاب است، اما این همه مطلب نیست.

با توجه به تاریخ عصر غیبت صغری، متوجه می شویم یکی از ملاک و معیارهای انتخاب نواب اربعه، بصیرت و بینش آنان در مسائل سیاسی و اجتماعی بوده است. با این که از نظر علمی اشخاص قوی تری مانند ابوسهل نوبختی، کلینی، علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق) و دیگران بودند؛ اما افرادی که از شهرت علمی کمتری برخوردار بودند به نیابت انتخاب شدند. در آن شرایط حساس بعد از شهادت امام عسکری (ع) بصیرت سیاسی و اجتماعی خیلی مهم به نظر می رسد و کسی که رهبری جامعه شیعه را عهده دار می شد باید زیرک و بیدار بود، زیرا امام به ظاهر از نظرها غایب است و نائب امام باید از یک طرف امامت امام دوازدهم و وجود حضرت(عج) را برای شیعیان و خواص و افراد مورد اطمینان اثبات کند و از طرفی دیگر باید به گونه ای رفتار نمایند که حکومت تصور کند امام عسکری(ع) جانشینی ندارد، زیرا...

برای خواندن ادامه این مقاله به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته

پيروان نجات يافته سفيانى در سرزمين هاى شام

نعمانى از محمد بن مسلم آورده است كه شنيدم ابو جعفر باقر(عليه السلام) فرمود: تقواى الهى پيشه كنيد و با ورع (= پرهيز از حرام) و اجتهاد (= كوشش در انجام واجبات) در راه اطاعت خدا بر عقيده تان ، يارى بجوييد .

وقتى يكى از شما به سراى آخرت شتافت و درهاى دنيا به رويش بسته شد ، بالاترين توشه اى كه مورد غبطه و رشك ديگران واقع مى شود ، ديندارى و پرهيزكاريش است . وقتى انسان به سراى ديگر گام نهاد ، مى داند كه به پيشواز نعمت ها و بخشش هاى الهى و مژده رفتن به بهشت مى رود و از چيزى (شيطان )كه مى ترسيده ، ايمن است . همچنين يقين خواهد كرد كه باور و دينى كه در دنيا بر آن ثابت قدم بوده ، حق و درست است و كسانى كه با دين مخالفت مىورزيدند ، باطلند و هلاك خواهند شد ! پس شما را (بر اين عقيده) مژده مى دهم ، باز بشارت مى دهم ! چه مى خواهيد ؟ آيا نمى بينيد كه دشمنانتان در راه ارتكاب گناهان الهى كشته مى شوند و براى رسيدن به دنيا يكديگر را به قتل مى رسانند ، ولى شما چنين نيستيد و به دور از آنها ، در خانه هايتان ، آسوده و در امانيد . بلاى سفيانى كه از دشمنان ماست ، برايتان كافى است .
وى از نشانه هايى است كه برايتان (براى فهم نزديكى ظهور) قرار داده شده است . وقتى اين فاسق خروج كند ، در جاى خود بمانيد ، چون تا يك يا دو ماه پس از خروجش ، خطرى متوجه شما نيست اما تعداد زيادى بجز شما (شيعيان) را خواهد كشت ...

...برای خواندن ادامه این مقاله به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

بررسي سبك زندگي اسلامي از منظر «حيات طيبه» در قرآن

چکیده:

اهداف:از جمله موضوع هاي اساسي كه پژوهش در آن از جايگاه ويژه اي برخوردار است، سبك زندگي اسلامي است. سبك زندگي اسلامي چيست و ويژگي هاي آن از منظر قرآن و روايات چه مي باشد و نيز شاخصه هاي انسان متعالي، اصول و مباني سبك زندگي اسلامي، وجه تمايز و امتياز سبك زندگي اسلامي با ديگر روش هاي زندگي و نيز ماهيت و غايت سبك زندگي اسلامي و نقش انسان شناسي و جهان بيني و هدف زندگي در سبك زندگي چيست.

روش ها: هر مكتب و مذهبي، سبك زندگي براي بشريت ارايه می‌دهد و مدعي است، جامعه مطلوب و زندگي سالم در نتيجه پيروي از روش زندگي است كه آنان ارايه می‌نمایند. حقيقت اين است وقتي سخن از سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه به ميان می‌آید، دو امر به ذهن تداعي می‌کند. به ديگر سخن گزاره حاكي از سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه، متضمن دو گزاره ديگر هم هست: الف) وضع موجود جوامع بشري دچار آسیب‌ها و آفت زده سبك زندگي غير اسلامي است. ب) چيستي و چگونگي سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه و ديگري امكان حصول به اين سبك زندگي است. در این پژوهش تلاش شده است در راستای رسیدن به سبک زندگی اسلامی، حیات طیبه از منظر قرآن مورد بررسی قرار گیرد.

يافته ها: یافته ها حاکی از آن است که ايمان و عمل صالح، ملاك و معيار اساسي سبك زندگي اسلامي و دستيابي به حيات طيبه است. حيات طيبه و لقاي پروردگار، هر دو، با ايمان و عمل صالح به دست می‌آید. از آن جهت كه «حيات» سبب حس و حركت در همه موجودات است، «حيات طيبه» نيز سبب شهود حق تعالي و سير در تجلّيات انوار الهي و سبك زندگي جديد نوراني براي آدمي می‌گردد.

نتيجه گيري: از آنجا که موضوع سبک زندگی اسلامی و نیز قانون‌مند کردن آن برای همه بشریت، آن گونه که شایسته این مهم باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفته است، پژوهش در حیات طیبه که یک اصطلاح قرآنی است و بررسی ویژگی‌های زندگی مرتبط با آن می‌تواند ما را به سبک زندگی مورد قبول اسلام رهنمون سازد...

...برای دانلود و مطالعه مشروح این مقاله به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

نحوه لباس پوشیدن امام رضا(ع)

اسلام دینی است که برای ابعاد گوناگون زندگی مردم برنامه و دستورالعمل دارد. در مورد نحوه پوشیدن لباس هم تاکید اسلام بر اصل میانه روی، اعتدال و دوری از افراط و تفریط است.

دقت در سیره زندگی اهل بیت علیهم السلام و تأسی به شیوه رفتاری و سبک زندگی آن بزرگواران همواره می تواند ما را در رسیدن به الگوی مطلوب و اتخاذ روش صحیح زندگی و رسیدن به حیات آرمانی رهنمون سازد.

امام رضا علیه السلام توجه به لباس خوب را نوعی احترام به دیگران دانسته و می فرمایند: لباس مظهر خارجی انسان است نمی‌توان نسبت به آن بی‌توجه بود. حرمت مومن ایجاب می‌کند که انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعایت کند و مقید باشد که پاکیزه و خوش لباس باشد.(1)

در مورد طرز لباس پوشیدن امام رضا (ع) روایات متعددی وجود دارد. از جمله محمد بن عباد، از یاران و معاصران امام رضا علیه السلام می‌گوید: پوشش ابوالحسن علیه السلام در طول تابستان همواره یک بوریا بود. ایشان در طول زمستان با همه عظمت و وقاری که داشتند پوششی ساده داشتند و به دور از هر گونه علامت‌گذاری و یا این که رنگ مخصوصی داشته باشد همیشه لباس زبر به تن می‌کردند مگر آن که می‌خواستند پیش مردم و به دیدن آنها بروند که در آن وقت بهترین لباس خود را می‌پوشیدند.(2)...

برای خواندن ادامه این مقاله آموزنده و زیبا به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته

آداب خوابیدن از منظر امام رضا(ع)

و اعلم ان النوم سلطان الدماغ و هو قوام الجسد و قوته ، فاذا اردت النوم فليکن اضطجاعک اولا علي شقک الايمن ثم انقلب علي الايسر و کذالک فقم من مضجعک علي شقک الايمن کما بدأت به عند نومک.

بدانکه خواب بر دماغ مسلط مي‌شود و بدن را نيرو و استقامت مي‏بخشد پس وقتيکه اراده‏ي خواب کردي اول بر پهلوي راست دراز بکش آنگاه بطرف چپ برگرد همچنين هنگام برخاستن از طرف راست شروع کن چنانکه موقع خوابيدن از همان طرف آغاز کردي.

دماغ (مغز سر) مرکز اعصاب است، تظاهرات حياتي بدن بوسيله‏ي اعصاب صورت مي‏گيرد يعني حس و حرکت کار آنها است.

در اينکه خواب چيست و چگونه پيدا مي‌شود و عمل مکانيکي آن چگونه صورت مي‏گيرد هميشه ميان دانشمندان اختلاف نظر وجود داشته اما عقيده به تخدير اعصاب و مغز از عقايد طب جديد و جزء کشفيات کنوني محسوب مي‌شود ولي چنانکه مي‏بينيد اين حقيقت را امام هشتم عليه‏السلام بي‏پرده بيان فرموده است.

در هر حال خواب يک استراحت طبيعي و ضروري است که اعصاب را آرامش مي‏دهد و قوا را براي ساعات بعد ذخيره مي‏نمايد.

چطوری غذا بخوریم؟!

در فرهنگ اسلامی شستن دستها پیش از غذا و بعد از غذا ، گفتن بسم الله در آغاز غذا، با دست راست غذا خوردن، با آرامش غذا خوردن، گفتن الحمد لله پس از غذا و خلال کردن جزو مستحبات و پرهیز از پرخوری، نگاه کردن به صورت دیگران در موقع غذا ، خوردن غذای داغ، بی احترامی به نان و فوت کردن غذا جزو مکروهات هنگام تناول ذکر شده است.

اما در این میان دستورالعمل های صریح و مهمی از ائمه (ع) به ما رسیده است که رعایت آنها و توجه به بکارگیری صحیح آداب غذا خوردن ما را در راه دستیابی به سلامت جسمی و روحی و داشتن بدنی سالم و سرزنده یاری می کند...

...برای خواندن این مقاله زیبا به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

توصیه در باب غذا خوردن

-برای افزایش حافظه هر روز 7 مثقال کشمش سیاه ناشتا بخورید.

-برای جلوگیری از درد گوش هر شب هنگام خواب مقداری پنبه در گوش خود قرار دهید.

-برای جلوگیری از زرد شدن ناخن‌ها و فاسد شدن اطراف ناخن‌ها و شکاف‌دار شدن روی ناخن‌ها هر پنجشنبه ناخن‌های خود را کوتاه کنید.

-حمام با آب گرم باعث نظافت بدن می‌شود و حمام با آب سرد باعث طراوت و شادابی پوست بدن می‌شود

توصیه‌های امام رضا علیه السلام در مورد آداب غذا خوردن

-هنگامی که گرسنه هستید غذا بخورید و به محض این که احساس سیری کردید دست از غذا بکشید.

-زیاده‌خوری باعث سوء هاضمه می‌شود و این مرض از تلاش برای جهاز هاضمه به وجود می‌آید.

-زیاده‌خوری باعث چاقی می‌شود و باعث اختلال در کار قلب شده و ایجاد امراض مفصلی مزمن مانند نقرس می‌کند.

-با شکم سیر حمام نکنید چون باعث قلنج می‌شود.

-برای جلوگیری از درد معده تا دست از غذا نکشیده‌اید آب ننوشید.

سبک زندگی امام رضا(ع)

امام رضا عليه السلام زندگي ساده و بي تكلفي داشت و كم خوراك بود.

در خانه جامه اي ساده و غالباً پيراهني از پارچه هاي خشن بر تن مي نمود و تنها در مجالس عمومي و در ميان مردم جبه اي لطيف بر رويش مي پوشيد ابن عباد مي گويد :

امام تابستان ها بر روي حصيري مي نشست و زمستان ها بر گليمي استراحت مي نمود و تنها براي برخي نشست ها جمعي خويش را مي اراست .

به هنگام آراستگي و پوشش گاه مورد اعتراض قرار مي گرفت در پاسخ مي فرمود:

يوسف بن يعقوب پيغمبر و فرزند پيغمبر بود و پارچه هاي ديبا مي پوشيد و در مجالس آل فرعون مي نشست و اين لباس ها و معاشرت ها او را از مقامش فرود نياورد .

امام ضمن نفي زهد فروشي و پشمينه پوشي صوفيان همه را به ساده زيستي توصيه مي كرد و به ياران خود اين توصيه حضرت رسول ( صلي الله عليه و آله ) به ابوذر را يادآورمي شد كه مي فرمود :

اي اباذر ! من لباس هاي درشت و خشن مي پوشم و بر روي زمين مي نشينم و انگشت هاي خود  را پاك مي كنم و بر الاغ بدون زين سوار مي شوم و ديگر ي را هم دنبال خود سوار مي كنم هر كسي از روش من دوري گزيند از من نيست اي اباذر كنون لباس هاي خشن در بر كن تا تكبر و نخوت بر تو مسلط نشود .

وقتي برخي از ياران از سختي زندگي به امام شكوه كردند از آنان پرسيد:

آيا مي خواهيد پادشاه باشيد ؟

آيا خوش داريد كه مانند ( دو كارگزار مامون ) ظاهر و هرثمه باشيد ؟ و برخلاف اين مذهبي كه داريد باشيد ؟

آنان گفتند نه به خدا شاد نيستيم كه تمامي دنيا و آنچه زر و سيم در آن است از آن ما باشد و ما بر خلاف مذهبي كه داريم باشيم

آنگاه امام فرمود :

به راستي خداوند مي فرمايد « اعملوا ال داود شكرا و قليل من عبادي الشكور . اي خاندان داود سپاس ورزيد و از بندگان من اندكي سپاس گذار هستند»

به خداوند خوش گمان باشيد زيرا هر كه به خدا خوش گمان است خدا با همان گماني كه به خدا دارد با اوست و هر كه به اندك روزي خرسند است اندك كرداري از او پذيرفته شود و هر كه به حلالي اندك خرسند است بارش سبك است و خاندانش در نعمتند و خداوند او را به درد دنيا و هم به درمان آن بينا سازد و او را به سلامت از دنيا به خانه ايمني ( بهشت ) در آورد.