
همه چیز طاهره عجیب بود و
در عین حال دلنشین... حتی امضایش. با ترکیب اول نام و نام خانوادگی اش، کلمه ی طه
را به دست آورده بود و با آن امضای قشنگی می کرد. می گفت: "دوست دارم پایین
نوشته ام، کلامی از قرآن باشد."
در سن و سالی بود که
همه ی نوجوان ها، دوست دارند خوب بخورند و خوب بپوشند و خوب بگردند. با این که ما
برادرها و پدرمان پول تو جیبی خوبی به او می دادیم، کمتر می دیدیم چیزی برای خودش
بخرد. همیشه مرتب و آراسته می گشت، اما دنبال خرید نبود. تا جایی که خواهرها به او
اعتراض می کردند: "چرا چیزی برای خودت نمی خری؟" طاهره جواب می داد:
"پس اینها که دارم، چیه؟" می گفتند: "آخر پول هایت را چکار میکنی
دختر! " و طاهره می خندید و از جواب طفره می رفت.
بعدها فهمیدیم پول هایش
را، خرج دوستان و همکلاسی هایی می کند که اوضاع زندگی شان چندان رو به راه نبود.
برایشان لوازم التحریر می خرید. کیف و کفش و حتی خوراکی زنگ تفریح. گاهی وقت ها،
حتی به خانواده هایشان هم کمک می کرد.
این ها را دیر فهمیدیم.
وقتی در برگزاری مراسم شهادتش، دوستانش دسته دسته می آمدند و با جان و دل، کمکمان
می کردند و می گفتند: "هرچه قدر کمک کنیم، عوض خوبی های طاهره نمی شود."
**************
شهیده طاهره هاشمی
تولد : 1346
شهادت
: 1360
علت شهادت : درگیری
6بهمنِ شهرستان آمل
برگرفته
از : عروس آسمان ، صفحه 41