شعارهای مردمی

الله اکبر، خمینی رهبر

از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی

استکان طلایی، فرح رفته گدایی

اگر آقا دیر بیاد، مسلسل‌ها بیرون میاد

ای بختیار شیره‌کش، تو هم برو مراکش

ای شاه دم‌بریده، زمان قدرت مردم رسیده

ای شیعیان، شاه فنا می‌شود، رهبر ما روح خدا می‌شود

ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است، ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است

ای شاه خائن آواره گردی***خاک وطن را ویرانه کردی***کشتی جوانان وطن. الله اکبر***کردی هزاران در کفن. الله اکبر***مرگ بر شاه. مرگ بر شاه. مرگ بر شاه. مرگ بر شاه

این است شعار بختیار، منقل و وافور بیار

الهی، الهی ولیعهدت جلو چشمت بمیره***الهی، الهی فرح از داغ او آتیش بگیره***که شاید، که شاید، دل یک مادری آروم بگیره

به ظلم طاغوتیان به جور فرعونیان یا حجةبن‌الحسن، عجل علی ظهورک

برو تو ای بیگانه، مگو دگر افسانه، که رهبر ما باشد، خمینی فرزانه، بود به مهدی مرید و نایب، شود بزودی امیر و غالب

به گفته خمینی، ارتش برادر ماست

پرچم، پرچم، پرچم خونین قرآن، در دست مجاهد مردان

تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود

تا خون مظلومان به جوش است، آوای عاشورا به گوش است

تا خون در رگ ماست، خمینی رهبر ماست

توپ، تانک، فشفشه، این شاه باید کشته شه

توپ، تانگ، مسلسل دیگر اثر ندارد***حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد

تو پ، تانگ، مسلسل دیگر اثر ندارد***حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد

چرا جوون‌ها رو کشتید***مارو بی‌شوهر گذاشتید

حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله

خمینی عزیزم، بگو تا خون بریزم

درخت انقلاب به خون احتیاج دارد

زندگی مصرفی معادل بردگیزن‌ها به ما پیوستند***بی‌غیرت‌ها نشستند

شاه عزم سفر کرده***گه خورده غلط کرده***کابینه عوض کرده***بختیار رو خر کرده***شلوارشو تر کرده***روسری به سر کرده***مادرش شوهرکرده***ولیعهد رو کفن کرده***این کارش رو خوب کرده

فتح اسلام در جهاد است، فتح مسلمان در اتحاد است

گل‌های زهرا همه پرپر شده، این بختیار خر بوده خرتر شده

ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی

ما جز خمینی، رهبر نداریم فرمانروایی، دیگر نداریم، از همت او سرافرازیم منتخب او را ما قبول داریم

مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد

ما به شما گل میدیم شما به ما گلوله

مردم چرا نشستین***ایران شده فلسطین

مردم چرا نشستین***نکنه که شاه پرستین

نه سازش سیاسی، نه قانون اساسی، به گفته خمینی جمهوری اسلامی

نم نم بارون می یاد، خمینی تهرون میاد

نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه

نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه

نصرمن اله و فتح قریب***مرگ بر این سلطنت پر فریب

نصر من اله و فتح قریب***چشماتو واکن ندهندت فریب

هرکس که عدالت‌خواه است، از عدل علی آگاه است

جایگاه مادر در سینمای صهیونیستی کجاست؟

مادر در تمام فرهنگ‌ها، مقدس و محترم است.در فیلم‌های هالیوودی که تحت تأثیر تفکر یهودی _صهیونیستی ساخته می‌شوند،با نظر به کتاب فرهنگ سنتی یهود،نقش ویژه ای به مادر داده می‌شود.این نگرش، سبب تحکیم حضور مادری فداکار و حکیم در این آثار می‌شود که از دو جهت در متون یهودی قابل بررسی است...

ادامه نوشته

زبان از توصیف قاصر و اشک دیدگان روان است از این ظلم (عکس۱۸+)

وقتی شیطان به نماز دعوت می کند (داستان کوتاه و عبرت اموز)

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند.

همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند؟؟

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید…

من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم…

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند.

همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند؟؟

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید…

من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم…

 


چه کارهایی شیطان را ناراحت می کند؟

روزى ابلیس (شیطان) در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود. حضرت رسول صلى الله علیه و آله هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، دید
ابلیس ضعیف و نزار و رنگ پریده ، کنارى ایستاده است ، فرمود: اى ملعون ! تو را چه مى شود که چنین ضعیف و رنجورى ؟!
گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند؟
گفت : یا رسول الله ! چند خصلت نیکو در ایشان است ، من هر چه تلاش ‍ مى کنم
این خوى را از ایشان بگریم نمى توانم . فرمود: آن خصلت ها که تو را ناراحت
کرده کدام اند؟
۱- هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند.
۲- با هم مصافحه می کنند.
۳- برای هر کاری که می خواهند انجام دهند ان شاءالله می گویند.
۴- از گناه استغفار می کنند.
۵- تا نام حضرت محمد (ص) را می شنوند صلوات می فرستند.
۶- ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند.
(منبع: انورالمجالس، ص۴۰)

پیامک 9 دی

ضمن گرامیداشت حماسه عظیم یوم الله۹دی،به همین مناسبت مجموعه ای ازجملات رهبری معظم انقلاب،اشعار وپیامک های ویژه این روزآماده استفاده شمامی باشد.

ادامه نوشته

مستند ورود امام به کشور+فیلم+دانلود

با سلام خدمت شما بازدیدکنندگان محترم

در این پست فیلم مستند ورود امام خمینی(ره) به کشور عزیز اسلامی ایران را برای دانلود و همچنین مشاهده آنلاین در 5 قسمت آماده کردیم.امیدوارم خوشتون بیاد.

ادامه نوشته

به راستی خوابگاه های دانشجویی جای چیست؟

روزهایی که پشت به پشت هم می آیند، مرداد که از نیمه می گذرد، شهریور که به مهر می رسد، تهران پر می شود از دانشجویان شهرستانی که بعد از سه ماه تعطیلی دوباره به دانشگاه و خوابگاه های دانشجویی باز می گردند.

جوانانی که دلشان برای شهرکوچک و ساده شان تنگ می شود، و نمی توان گذشت از سکوت پر حرف دانشجویان شهرستانی که خوابگاه برایشان فقط محلی برای خواب است نه یک زندگی رو به تعالی. دختران خوابگاهی که بعد از شکست دادن غول کنکور به بهترین دانشگاه های دولتی راه یافتند ناگهان از محدودیت امکانات خوابگاهی که گریبان گیر بسیاری از دانشگاه های دولتی است شگفت زده می شوند.

مسئولین خوابگاه ها مجبورند برای در امان ماندن دختران خوابگاهی از مصائب اجتماعی زندگی در تهران تدابیر سختی از قبیل کنترل ورود و خروج آنها به خوابگاه، نحوه پوشش، قابل دید نبودن پنجره ها و محوطه های باز خوابگاه های دخترانه اتخاذ کنند.

 دانشجویان خوابگاه ها دلگیرند از کمبود امکانات ورزشی و فرهنگی خوابگاه، از پذیرش بیش از ظرفیت اتاق های خوابگاه، و نبود فضای مناسب برای مطالعه درس ها.

کارشناسان معتقدند که با فراهم آوردن امکانات ورزشی، و بومی ساختن دانشجویان معضلات کاهش می یابد و باید اساتید مجرب به دانشگاه های شهرستان ها نیز بروند تا اختلاف سطح علمی دانشگاه ها تقریبا برابر شود. حال سوال اینجاست چطور از آسیب های خوابگاه های دانشجویی در امان بمانیم؟

ادامه نوشته

این خانم کیست که امام راحل به قربانش می رفت!!!

خدیجه خانم ثقفی از تبار «حاج ملاهادی نوری» تاجر مازندرانی است که در اواسط حکومت آغامحمدخان قاجار از شهرستان نور به تهران آمد. پسرش «محمدعلی» بود که اگرچه تاجر بود، اما به فراگیری معارف دینی روی آورد و دختری از خانواده علمای وقت  را برای همسری انتخاب کرد. فرزند آنان، میرزاابوالقاسم کلانترتهرانی، از پرورش‌یافتگان حوزه تهران، اصفهان و نجف و همشاگردی و هم‌عصر با علمای بزرگی همچون «حاج ملاعلی کنی» بود و در محضر درس «شیخ مرتضی انصاری» حضور یافت: «شیخ مرتضی به گفته‌های وی در درس اعتماد می‌کرد و او هم درس استاد را پس از ختم جلسه، برای برخی از شاگردان علاقه‌مند تقریر می‌کرد تا سرانجام به مقامی نائل آمد که در چندین جلسه، شیخ مرتضی انصاری به اجتهاد  وی تصریح کرد.» او در زمانی که «ملاعلی کنی» تولیت مدرسه مروی را برعهده داشت، از نجف به تهران آمد و در این مدرسه به مدت هفت سال به تدریس فقه و اصول پرداخت که شاگردانش عالمان بزرگی همچون؛ سیدحسین قمی تهرانی، شیخ‌عبدالنبی نوری، سیدمحمدصادق تهرانی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و شیخ‌فضل‌الله نوری بودند. میرزاابوالقاسم لقبش را از «محمودخان کلانتر» دایی‌اش گرفته بود. محمودخان در زمان ناصرالدین‌شاه، مامور رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی شهر تهران بود که سرانجام در قحطی‌ای که در تهران رخ داده بود،‌ ناصرالدین او را در نابسامانی‌ها متهم کرد و به دار آویخت. فرزند میرزاابوالقاسم، همچون پدر یک عالم دینی بود و قریحه شعر داشت و در زمان درگذشت پدر، در رثای او شعر بلند بالایی سرود. «میرزا ابوالفضل تهرانی» که شاگرد پدر بود، در تهران مجتهد شد و در حکمت، فلسفه و عرفان صاحب‌نظر شد. او اگرچه به درجه اجتهاد رسیده بود، اما به عراق رفت و با دعوت میرزای شیرازی از جلسه درس «میرزاحبیب‌الله رشتی» در نجف به سامرا آمد و در کنار فقه و اصول به حدیث و رجال پرداخت. او همچنین در آن دوره، زبان و ادبیات «عبرانی و سریانی» را برای آشنایی با یهودیت و مسیحیت فرا گرفت. او در سامرا هم‌مباحثه با «میرزامحمدتقی شیرازی (میرزای دوم) و سیدمحمد فشارکی اصفهانی» بود. همچنین میرزا ابوالفضل آنچنان در ادبیات و شعر متبحر بود که روزی در مجلس ادبای میرزای شیرازی، شاعر فرستاده دولت عثمانی که برای عرض اندام در برابر میرزا آمده بود، مقهور کرد که درباره آن شاعر عثمانی نوشته‌اند: «دستانش چنان می‌لرزید که سطل هنگام فرو رفتن در چاه می‌لرزد...» او در نهایت به تهران بازگشت و در زمان ناصرالدین‌شاه، تولیت مدرسه سپهسالار را برعهده گرفت. او پدربزرگ خدیجه خانم ثقفی است که پدرش هم همچون پدربزرگ روحانی بود و در این مسیر گام بر می‌داشت. «میرزامحمدثقفی تهرانی» از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم بود و قریحه شعری او همچون پدرش زبانزد بود. او آنچنان در قم به درس و تحصیل پرداخت که «دو دوره اصول خارج و عمده مباحث فقهی را از بحث رئیس‌الشیعه، مرحوم حاج شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی - رضوان‌الله علیه - استفاده و وی به خط شریف خویش [حائزی بزرگ] به مقام اجتهاد و اعتماد او تصریح کرد.» سپس ثقفی به تهران بازگشت و در مدرسه سپهسالار در رشته فقه، اصول و معارف عقلی، تدریس و اقامه جماعت کرد که مشهورترین اثر او، «روان جاوید» تفسیر فارسی و روان قرآن در ۵ جلد است...

ادامه نوشته

دانلود کتاب الکترونیکی فتنه 92

چند روز پیش سه پست تقریبا متوالی ارسال کردیم درباره فتنه 92 تا دوستان با مطالعه اون کمی حواسشون رو جمع کنن تا در دام فتنه گران 92 نیفتند.در این پست اون مطلب 3 قسمتی رو براتون به صورت یک کتاب الکترونیکی درآوردیم تا با خیال راحت حتی درصورت وصل نبودن به اینترنت بتونید مطالعه اش کنید.

حتما دانلود کنید که خیلی جالبه و حسابی میزان بصیرت سیاسی شما رو افزایش میده.

دانلود دانلود رایگان(حجم : 451 کیلوبایت)

آداب غذا خوردن

قبل از هر چیز باید متذکر شد که تمامی این احادیث جزء مستحبات محسوب می گردند و اصلی ترین و مهمترین امر این است که انسان غذا و لقمه ای را که می خورد از راه حلال به دست آمده باشد و شبهه ناک نباشد. زیرا اگر لقمه حرام باشد انسان هر کدام از این مستحبات را انجام دهد فایده ای ندارد چون اصل را کنار گذاشته و به فرع پرداخته است.حضرت علی(ع) می فرمایند: زندگی را برای خوردن مخواه؛ بلکه خوردن را برای زندگی بخواه...

ادامه نوشته

نماد راه اهل بیت(ع) کیست؟

آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی ظهر روز ۹۱/۱۱/۱۲ وی ادامه داد: یک ویژگی انقلاب اسلامی این بود که از شروع چندان امید به پیروزی نداشت و تمام سیاست‌مداران جهان نیز چنین چیزی را پیش بینی‌ نمی‌کردند و حتی پس از اوج گرفتن آن مطمئن بودند که به زودی شکست می‌خورد...

ادامه نوشته

قرائت قرآن در حضور امام خمینی(ره) توسط محمد اصفهانی+فیلم+دانلود

۱۲بهمن ۱۳۵۷، مراسم استقبال از حضرت امام خمینی(ره) با حضور پر شکوه هزاران نفر از مردم سراسر ایران در بهشت زهرا(س) تهران، در کنار مزار شهدای انقلاب اسلامی برگزار شد. در این مراسم تلاوت آیات قرآن کریم توسط محمد اصفهانی که در آن زمان نوجوان بود، صورت گرفت.(برای دانلود فیلم و یا مشاهده آن به ادامه مطلب مراجعه کنید.)

ادامه نوشته

نظر ائمه درباره جشن های ما چیست؟!

دین اسلام در دیدگاه برخی دین غم و اندوه است و اثری از شادی و نشاط در آن دیده نمی‌شود، این در حالی است که دین اسلام دستورات زیادی در مورد شادی و نشاط در امور دینی و دنیایی دارد و روایات فراوانی از شوخ‌طبعی و بشاشی معصومین در برخورد با دیگران حکایت دارد.

مسئله شادی و تفریح در المیزان ذیل آیه ۱۰ سوره هود ذیل عبارت «انه لفحر فخور»، بدین‌گونه بحث شده که علامه طباطبایی می‌فرماید: فرح به معنای سرور است و این دو کلمه به معنای باز شدن قلب به خاطر چیزی است که از آن لذت می‌برد. بحث شادی و سرور و فرح ضرورت حیات یک انسان است. اگر شادی و سرور نباشد کیفیت مسائل جدی انسان هم تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

در روایات هم به این مسئله اشاره شده است، به عنوان مثال در روایات مشهوری وارد شده است که انسان باید اوقات خود را به چند قسمت تقسیم کند و یکی از قسمت‌های آن را به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) به لذت حلال اختصاص دهد؛ یعنی حد و مرز لذت همین حرام شرعی است...

ادامه نوشته